responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 56

مصدر ممارات است، و ممارات به معناى پافشارى بر جدال است، و مراد از آن در اينجا اين است كه مشركين در انكار قيامت پافشارى مى‌كنند. و اگر فرمود: اينها در ضلالتى بعيد هستند، بدين جهت است كه طريق زندگى صحيح را گم كرده‌اند و از آن راه دور شده‌اند، براى اينكه زندگى مهم‌ترين چيزى است كه بايد در باره‌اش درست بينديشند، در حالى كه مشركين زندگى را پايان پذير و فانى تصور كردند، و به همين جهت به شهوات ناپايدار دنيا هجوم آوردند و سر و دست شكستند با اينكه زندگى بشر ناپايدار و پايان پذير نيست، بلكه جاودانى بى‌انتهاء است، و به همين جهت بايد از دنيايشان براى آخرتشان توشه برگيرند، اما كفار راه را به خطا رفتند، و سرانجام به راه هلاكت افتادند.

[معناى اينكه فرمود: خدا به بندگان خود لطيف است‌]

(اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ) در معناى كلمه لطف بويى از مدارا و آسانى عمل، و نيز بويى از دقت و باريكى آن چيزى كه عمل بر آن واقع مى‌شود نهفته، (مثلا پارچه لطيف آن پارچه‌اى است كه با دقت ساخته شده، و تار و پودش از نخى باريك تشكيل شده، و بايد با آن به مدارا رفتار كرد، و بافتنش هم زور و ضرب نمى‌برد) و فاعل چنين فعلى را كه عمل به مدارا و دقت و سهولت مى‌كند، و سروكارش در عمل با نخى باريك و دقيق و ماشين آلاتى دقيق و ريز است لطيف مى‌خوانيم، مثلا مى‌گوييم هوا چقدر لطيف است، چون آن قدر سبك و رقيق است كه به آسانى در منافذ همه اجسام نفوذ مى‌كند، و به آسانى مى‌تواند با اجزاء درونى آن اجسام تماس پيدا كند.

وقتى معناى واژه لطيف اين شد اگر بخواهيم آن را در مورد خداى سبحان استعمال كنيم، به حكم اجبار بايد خصوصيات مادى را از معناى آن حذف كنيم، چون خدا مادى نيست، آن وقت معناى اينكه خدا لطيف است اين مى‌شود: خدا با احاطه و عملش بر دقائق امور نائل مى‌شود و در آن امور دقيقه با رفق و مدارا هر چه بخواهد مى‌كند.

در اين آيه شريفه رازق بودن خدا را نتيجه لطيف و قوى و عزيز بودن او قرار داده و فرموده: چون خدا لطيف به بندگان خويش و قوى و عزيز است، ايشان را رزق مى‌دهد و اين خود دلالت دارد بر اينكه مى‌خواهد بفرمايد: خدا به خاطر اينكه لطيف است، احدى از مخلوقاتش كه محتاج رزق او است از او غايب نيست و از پذيرفتن رزقش سرباز نمى‌زند و به خاطر اينكه قوى است احدى او را از دادن رزق عاجز نمى‌كند، و به خاطر اينكه عزيز است كسى او را از اين كار مانع نمى‌شود.

و منظور از رزق تنها ماديات نيست، بلكه اعم از آن و از موهبت‌هاى معنوى و دينى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 56
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست