responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 48

و اين واژه از ماده حج گرفته شده كه به معناى قصد است. و كلمه داحض اسم فاعل از دحض است كه به معناى بطلان و زوال است.

[مقصود از اينكه فرمود: بعد از آنكه دين خدا استجابت شد حجت منكران خدا باطل است‌]

و معناى آيه به طورى كه گفته‌اند اين است: كسانى كه در باره خدا احتجاج و استدلال مى‌كنند تا ربوبيت او را نفى و يا دين او را باطل كنند، (با اينكه مردم دعوت او را پذيرفته، و داخل دينش شده‌اند، چون حجتش روشن و واضح بود)، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زايل است، و غضبى از خدا برايشان است و عذابى شديد دارند.

و ظاهرا مراد از اينكه فرمود: بعد از آنكه استجابت شد استجابت حقيقى است، به اينكه كسانى كه دعوت او را استجابت كرده‌اند از روى علم و آگاهى و بدون شك و اضطراب استجابت كرده‌اند، و خلاصه، فطرت سالم انسانيت وادارشان كرده كه استجابت كنند، چون دين با معارفى كه در آن است فطرى بشر است، و بدون هيچ درنگى آن را مى‌پذيرد، البته در صورتى كه فطرت (به خاطر عوامل خارجى) نمرده باشد.

هم چنان كه فرموده:(إِنَّما يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَ الْمَوْتى‌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ)[1] و نيز فرموده:(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها)[2] و نيز فرموده:(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها)[3].

و بنا بر اين، حاصل معناى آيه اين است: كسانى كه در خداى تعالى و يا دين او احتجاج مى‌كنند، و مى‌خواهند بعد از آنكه فطرت سالم و زنده بشر آن را پذيرفته، و يا بعد از آنكه مردم به فطرت سالم خود آن را پذيرفته‌اند، خدا را نفى و يا دين او را باطل سازند، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زايل است، و غضبى از خدا برايشان وارد خواهد شد، و عذابى كه نمى‌توان گفت چقدر است خواهند داشت.

آيات سابق هم تا اندازه‌اى اين وجه را تاييد مى‌كند، چون در آنها اين معنا تذكر داده مى‌شد كه خدا دينى را تشريع كرد و انبياء خود را بدان سفارش فرمود و براى اقامه آن دين از بندگانش هر كه را مى‌خواست انتخاب نمود. پس محاجه كردن در اينكه خدا دينى دارد كه‌


[1] دعوت ترا تنها كسانى اجابت مى‌كنند كه گوش شنوا دارند، و اما كفارى كه فطرت اوليه شان مرده است خدا همه آنان را مبعوث مى‌كند. سوره انعام، آيه 36.

[2] سوگند به نفس تكامل يافته كه پديد آرنده‌اش تقوى و فجورش را به وى الهام كرد. سوره شمس، آيه 8.

[3] پس روى دل به سوى دين حنيف كن كه همان فطرتى است كه خدا مردم را بر آن فطرت بيافريده. سوره روم، آيه 30.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست