نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 464
خداى سبحان
در اين آيه اصل عمل به خير را كه اصلى است عقلايى امضاء كرده، چون اساس زندگى
اجتماعى بشر به همين است كه وقتى خبرى را مىشنوند به آن عمل كنند، چيزى كه هست در
خصوص خبر اشخاص فاسق دستور فرموده تحقيق كنيد، و اين در حقيقت نهى از عمل به خبر
فاسق است، و حقيقت اين نهى اين است كه مىخواهد از بى اعتبارى و عدم حجيت خبر فاسق
پرده بردارد، و اين هم خودش نوعى امضاء است، چون عقلا هم رفتارشان همين است كه خبر
اشخاص بىبندوبار را حجت نمىدانند، و به خبر كسى عمل مىكنند كه به وى وثوق داشته
باشند.
[توضيحى
راجع به نقش خبر در زندگى اجتماعى انسان و اقسام خبر و لزوم تبين و
تفحص در باره اخبار فاسق]
توضيح
اينكه: حيات آدمى حياتى است علمى، و انسان سلوك طريق زندگىاش را بر اين اساس بنا
نهاده كه آنچه به چشم خود مىبيند، به همان عمل كند، حال چه خير باشد و نافع و چه
شر باشد و مضر. و چون ما يحتاج زندگىاش و آنچه مربوط و متعلق به زندگى او است
منحصر در ديدنيها و شنيدنيهاى خودش نيست بلكه بيشتر آنها از حيطه ديد و علم او
غايب است، ناگزير مىشود كه بقيه حوائج خود را كه گفتيم از حيطه علم او غايب است
از راه علم ديگران تكميل و تتميم كند، علمى كه ديگران با مشاهده و يا با گوش خود
بدست آوردهاند، و اين همان خبر است.
پس
اعتماد به خبر به اين معنا است كه عملا ترتيب اثر به آن بدهيم و با مضمون آن تا
حدى معامله علمى بكنيم كه گويا خود از راه مشاهده بدست آوردهايم، و اين همان طورى
كه گفتيم لازمه زندگى اجتماعى انسان است، و احتياج ابتدايى او است، و بناى عقلا و
مدار عملكرد آنان بر قبول خبر ديگران است.
حال
اگر خبرى كه به ما مىدهند متواتر باشد يعنى از بسيارى آورندگان آن براى انسان
يقين آور باشد و يا اگر به اين حد از كثرت نيست حد اقل همراه با قرينههايى قطعى
باشد كه انسان نسبت به صدق مضمون آن يقين پيدا كند، چنين خبرى حجت[1]
و معتبر است.
[1] معناى اينكه مىگوييم حجت است، اين است كه اگر به آن خبر عمل
كرديم و اتفاقا اشتباه بود، هيچ مرجعى نمىتواند ما را مؤاخذه كند كه چرا چنين
كردى، مىگوييم چون همه چنين گفتند، و نمىتواند بگويد چرا به خبر همه عمل كردى
چون مىگوييم يقين بدرستى گفتههايشان داشتيم. و نيز اگر ما به آن خبر عمل نكنيم و
اتفاقا خبر صحيحى بود، هر مرجعى مىتواند ما را مؤاخذه كند كه چرا آن عمل را انجام
ندادى و نمىتوانيم بگوييم چون خودم به چشم نديدم و بگوش نشنيدم، زيرا مىگويد خبر
قطعى داشتى، پس خبر متواتر و خبر توأم با قرائن قطعى خبرى است كه هم من مىتوانم
در برابر هر مرجعى به آن احتجاج كنم، و هم مراجع مربوطه مىتوانند عليه من به آن
خبر احتجاج كنند، اين است معناى حجت. مترجم.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 464