نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 447
در جمله
مورد بحث دو احتمال هست: يكى اينكه بيانى باشد براى نتيجهاى كه از ركوع و سجود
خود در نظر دارند كه در اين صورت مناسبتر آنست كه جمله، حال از ضمير مفعول يعنى
ضمير هم در جمله تراهم باشد. ديگر اينكه بيانى باشد براى
نتيجه زندگى مؤمنين به طور كلى، هم چنان كه ظاهرش هم همين است، آن وقت در اين صورت
اين جمله نيز خبر سومى مىشود براى(وَ الَّذِينَ مَعَهُ).
(سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ)-
كلمه سيما به معناى علامت است. و جمله(سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ) روى هم مبتدا و خبر، و جمله(مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ) حال ضميرى است كه در باطن خبر است و
به سيما بر مىگردد. و يا بيان است براى سيما، و معنايش اين است كه: سجده آنان
براى خدا به عنوان تذلل و تخشع براى او است و اين سجده در چهره آنان اثرى گذاشته،
و آن اثر سيماى خشوع براى خداست، كه هر كس ايشان را ببيند با آن سيما ايشان را
مىشناسد. و قريب به اين معنا روايتى است از امام صادق (ع) كه فرموده: منظور
شبزندهدارى به نماز است . و روايت را صدوق در كتاب فقيه[1]،
و مفيد در روضة الواعظين[2] بدون ذكر
سند از عبد اللَّه بن سنان از آن جناب نقل كردهاند.
بعضى
از مفسرين[3] گفتهاند:
مراد از سيما، اثر خاكى است كه در پيشانى دارند، چون مؤمنين همواره بر خاك سجده
مىكنند، نه بر فرش و جامه.
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: مراد، سيماى مؤمنين در روز قيامت است كه محل سجده آنان در آن روز
مانند چراغ مىدرخشد و نور مىدهد.
(ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ)-
كلم مثل به معناى صفت است، يعنى اين توصيفى كه ما از ايشان كرديم و
گفتيم اشداء بر كفار و مهربانان در بين خود هستند ...، همان وصفى است كه ما در دو
كتاب تورات و انجيل ايشان را به آن اوصاف ستودهايم.
پس
جمله(وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ) عطف است بر
جمله(مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ). ولى بعضى
از مفسرين[5] گفتهاند:
جمله(وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ) عطف بر ما
قبل نيست، بلكه آغاز كلامى ديگر است، و مبتدايى است كه خبرش جمله(كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ ...) مىباشد، در