نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 362
معارف آن و
برگشتن به شرك و ترك كردن دين است.
و
معناى آيه اين است كه: آيا از شما توقع مىرفت كه از كتاب خدا و عمل به آنچه در آن
است كه يكى از آنها جهاد در راه خدا است اعراض نموده و در نتيجه دست به فساد در
زمين بزنيد و با قتل و غارت و هتك عرض و به علت تكالب بر سر جيفه دنيا قطع رحم
كنيد؟
مىخواهد
بفرمايد: در صورتى كه اعراض كنيد توقع همه اين انحرافها از شما مىرود.
با
اين بيان روشن گرديد كه آيه شريفه مىخواهد جمله(لَكانَ خَيْراً لَهُمْ) را كه در آيه قبل بود تعليل كند و
به همين جهت در اول آن حرف فاء را آورد.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
مراد از تولى تصدى حكم و ولايت است و معنايش اين است كه آيا از شما
انتظار مىرفت كه اگر به مقام ولايت رسيديد در زمين فساد كنيد و با ريختن خونهاى
حرام و گرفتن رشوه، و جور در حكم قطع رحم نماييد. ولى اين معنا از سياق آيه بعيد
است.
(أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى
أَبْصارَهُمْ) اشاره اولئك- اينان به مفسدين در
زمين و قطع كنندگان رحم است. ايشان را چنين توصيف كرده كه خدا لعنتشان كرده و
كرشان ساخته ديگر سخن حق را نمىشنوند و چشمشان را كور كرده ديگر حق را نمىبينند،
چون در واقع ديده آدمى كور نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينهها است كور مىگردد.
(أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها)
استفهام در اين جمله توبيخى است. و ضمير جمع در يتدبرون به همان
نامبردگان در آيه قبل برمىگردد. و اگر كلمه قلوب را نكره آورد براى
اين است كه- به قول بعضى[2]- دلالت
كند بر اينكه مراد، قلوب آنان و امثال ايشان است.
در مجمع
البيان گفته: اين آيه دلالت دارد بر بطلان اين سخن كه بعضى گفتهاند:
جائز
نيست كسى ظاهر قرآن را تفسير كند، مگر به وسيله خبرى كه از ائمه رسيده باشد و يا
انسان خودش از امام چيزى شنيده باشد[3].
(إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ
الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ)
كلمه ارتداد على الادبار به معناى برگشتن به عقب بعد از رو آوردن است،
و اين