نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 332
به معناى
عزم بر وفاى به عهد است، عهدى كه از انبياء گرفته شده، هم چنان كه آيه(وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ
قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)[1] به آن اشاره دارد. و يا به معناى عزيمت يعنى حكم
و شريعت است.
و
بنا بر معناى سوم كه حق هم همانست و در روايات[2]
ائمه اهل بيت (ع) به اين معنا تفسير شده، صاحبان حكم و شريعت پنج نفرند: نوح،
ابراهيم، موسى، عيسى و محمد 6، براى اينكه قرآن صاحبان شريعت را همين پنج نفر
دانسته مىفرمايد:(شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ
الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ
عِيسى)[3] كه
تقريب و بيان معنايش گذشت.
و
از پارهاى مفسرين[4] نقل شده
كه گفتهاند: تمامى رسولان الهى اولوا العزم هستند و قهرا كلمه من
الرسل را بيان(أُولُوا الْعَزْمِ)
گرفتهاند. و از بعضى[5] ديگر نقل
شده كه گفتهاند: اولوا العزم هيجده رسولى است كه نامشان در آيه 83 تا آيه 90 سوره
انعام آمده، چون خداى تعالى بعد از ذكر نام ايشان فرموده: (فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ)- به هدايت آنان اقتداء كن .
ولى
اين تفسير درست نيست، براى اينكه خداى تعالى بعد از شمردن نام آنان از آباء و
ذريات و برادران آنها ياد كرده و فرموده: (وَ
مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ) و آن
گاه جمله (فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ) را آورده. بله اگر اين
جمله را بلافاصله بعد از ذكر نام آنان آورده بود وجهى براى اين تفسير بود.
و
از بعضى[6] ديگر نقل
شده كه گفتهاند: انبياء اولوا العزم نه نفرند: نوح، ابراهيم، اسماعيل ذبيح،
يعقوب، يوسف، ايوب، موسى، داوود و عيسى و از بعضى[7]
ديگر نقل شده كه گفتهاند: هفت نفرند: آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داوود، سليمان و
عيسى. و از بعضى[8] ديگر نقل
شده كه انبياء نامبرده را شش نفر دانستهاند، و اين شش نفر همانهايند كه مامور جنگ
بودهاند، يعنى نوح، هود، صالح، موسى، داوود و سليمان. و بعضى[9]
ديگر اين شش نفر را عبارت دانستهاند از: نوح، ابراهيم، اسحاق، يعقوب، يوسف و
ايوب. بعضى[10] ديگر آنان
را پنج نفر دانستهاند: نوح، هود، ابراهيم، شعيب و موسى. از بعضى[11]
ديگر نقل شده كه گفتهاند:
[1] ما به آدم، از پيش عهد بستيم ولى عزمى در او نديديم. سوره
طه، آيه 115.