نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 322
(قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا ...) اين جمله پاسخى است كه قومش در مقابل تهديد آن
جناب دادهاند. و در جمله(لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا)
افك كه عبارت است از دروغ و افتراء، متضمن معناى صرف و منحرف كردن است (چون
با حرف عن متعدى شده)، و در نتيجه چنين معنا مىدهد: آيا به سراغ ما
آمدهاى كه ما را به دروغ و افتراء از آلهه و خدايانمان منحرف كنى؟
(فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ)-
اينكه مىگويند آن عذابى را كه به ما وعده كردهاى بياور، مىخواهند بگويند تو از
آوردن آن عاجز، و در تهديدت دروغگو، و در انذارت فريب كارى.
(قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ
...) اين قسمت پاسخ هود از گفتار ايشان و رد آن است. پس اينكه فرمود:(إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ) خواسته است علم به اينكه
عذاب چه وقت نازل مىشود را منحصر در خداى تعالى كند، چون اين علم يكى از مصاديق
علم به غيب است كه حقيقت آن را غير از خداى عز و جل كسى نمىداند. و جمله مذكور
اين اشاره را هم دارد كه هود (ع) علم به اينكه آن عذاب چيست و چگونه است؟ و چه وقت
است؟ ندارد و بدين جهت دنبال آن جمله گفت: (وَ
أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ)- من تنها آنچه را مامور به ابلاغ
آنم به شما ابلاغ مىكنم يعنى از اين گذشته ديگر علمى به اينكه آن عذاب كه
مامور شدهام شما را از آن بيم دهم چيست و چگونه و چه وقت است؟ ندارم، و قدرتى هم
نسبت به آن ندارم.
(وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ)- اين جمله،
اعراض از آن چيزى است كه گفتار قبلى بر آن دلالت داشت، و مىفهماند كه او از ناحيه
خود هيچ علمى ندارد، و معنايش اين است:
درست
است كه من علمى به آن عذاب كه در آمدنش عجله مىكنيد ندارم، اما اين مقدار مىدانم
كه شما مردمى جاهليد، و نفع و ضرر خود و خير و شرتان را تشخيص نمىدهيد، براى
اينكه دعوت خدا را رد و آيات او را تكذيب مىكنيد، و عذابى را كه از آن تهديدتان
مىكند استهزاء مىكنيد.
(فَلَمَّا رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قالُوا هذا عارِضٌ
مُمْطِرُنا ...) اين آيه نشانههاى نزول عذاب را كه در آغاز
نزولش ظاهر مىشود شرح مىدهد.
و
كلمه عارض به معناى ابرى است كه ناگهان بر كرانه افق پيدا گشته، و به
تدريج همه آسمان را مىپوشاند، و اين يكى از نشانههاى آن عذاب است كه ضمير
در رأوه هم به آن برمىگردد، البته لفظ آن ابر، در آيه نيامده، ليكن
از سياق فهميده مىشود. و جمله
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 322