نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 298
بعيد بودن
اين تفسير هم مثل تفسير سابق است.
[وجوه
مختلف در معناى آيه:(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ
آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ ...)]
(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا
إِلَيْهِ ...) بعضى گفتهاند: لام در كلمه(لِلَّذِينَ آمَنُوا) لام تعليل است، و معنايش براى
خاطر ايمانشان است. و برگشت معنايش به فى است (يعنى در باره
ايمان مؤمنين) و ضمير در كان و در اليه به قرآن برمىگردد
بدين جهت كه مؤمنين به آن ايمان دارند.
و
معناى آيه اين است كه: آنها كه كافر شدند در باره ايمان مؤمنين به قرآن گفتند:
اگر
ايمان به قرآن خير بود، مؤمنين در ايمان آوردن به آن از ما پيشى نمىگرفتند.
بعضى
ديگر گفتهاند: مراد از(لِلَّذِينَ آمَنُوا)
بعضى از مؤمنين است، و مراد از ضميرى كه در جمله سبقونا است بعضى ديگر
از ايشان، و لام در للذين متعلق به كلمه قال است، و معناى
آيه اين است كه: كسانى كه كافر شدند به بعضى از مؤمنين- كه حاضر در مجلس
بودند- گفتند: اگر اسلام چيز خوبى بود فلان شخص و فلان شخص از مؤمنين- كه در مجلس
حاضر نبودند- جلوتر از ما ايمان نمىآوردند و اين معنايى است كه از سياق آيه
به دور است.
بعضى
ديگر گفتهاند: مراد از جمله(لِلَّذِينَ آمَنُوا)
همه مؤمنين است، و ليكن در جمله(ما سَبَقُونا)
التفاتى به كار رفته، و اصل آن ما سبقتمونا بوده، (و معنايش اين است:
آنهايى
كه كافر شدند به همه مؤمنين گفتند: اگر ايمان خوب بود شما از ما سبقت نمىگرفتيد).
و ليكن اين تفسير هم در دورى از سياق مثل قول سابق است، چون اگر منظور خطاب به
مؤمنين بود، جهت نداشت كه بفرمايد سبقونا و آوردن صيغه غايب به جاى
حاضر به هيچ وجه التفات شمرده نمىشود.
(وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ)-
ضمير در به به قرآن برمىگردد، و همچنين كلمه هذا نيز
اشاره به قرآن است. و كلمه افك به معناى افتراء است. و معنايش اين
است: از آنجا كه به خاطر استكبارشان از ايمان آوردن به قرآن، از هدايت قرآن،
بهرهمند نشدند، به زودى خواهند گفت اين (قرآن) افك و افترايى است قديم. و اين
همان سخنى است كه در جاى ديگر به عبارت أساطير الاولين تعبير شده.
(وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ
لِساناً عَرَبِيًّا ...)ظاهرا جمله و من قبله
... جملهاى حاليه باشد، و معناى جمله اين است كه: به زودى خواهند گفت: اين
افترايى است قديم و سابقهدار، در حالى كه كتاب موسى كه امام و رحمت بود و قرآن هم
آن را تصديق دارد، قبل از آمدن قرآن از آمدنش خبر داده بود، و اين قرآن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 298