نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 285
توضيح
اينكه: مشركين هر چند خلقت هيچ موجودى را به خدايان خود نسبت نمىدادند، بلكه تنها
تدبير را به آنها مستند مىكردند و خلقت را خاص خدا مىدانستند، هم چنان كه خداى
تعالى در اين باره فرموده:(وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ
لَيَقُولُنَّ اللَّهُ)[1] و نيز فرموده:(وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ
خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ)[2].
و
ليكن از آنجايى كه خلقت از تدبير جدا نيست، لا جرم اين نكته باعث شده آنكه مدبر
است سهمى از خلقت هم داشته باشد، و بدين جهت به پيامبر گرامى خود دستور مىدهد: از
ايشان از سهم خدايشان بپرسد كه چقدر از خلقت آسمانها و يا زمين سهم دارند، پس
تدبير در عالم بدون خلقت معنا ندارد.
(ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ
صادِقِينَ)- كلمه هذا اشاره به قرآن است. و مراد از آوردن كتابى
قبل از قرآن، آوردن كتابى آسمانى از قبيل تورات است كه از ناحيه خدا نازل شده
باشد، و در آن از شركت خدايان مشركين در خلقت آسمانها و زمين خبر داده باشد.
و
كلمه أثارة - به طورى كه راغب گفته- مصدر و به معناى نقل و روايت است.
وقتى
مىگوييم اثرت العلم معنايش اين است كه من آن علم را روايت كردم. و
مصدر اين فعل همان طور كه اثاره مىآيد اثر و
اثرة نيز مىآيد. و اصل معناى اين واژه پيروى و دنبال كردن جاى پاى كسى
بوده[3] بنا به
گفته وى كلمه أثارة هر چند مصدر است، اما مصدر به معناى مفعول- يعنى
ماثور- است يعنى: علمى كه نقل و روايت شده باشد و ثابت كند كه خدايان مشركين در
خلقت قسمتى از آسمانها و زمين شريك خدا هستند. ولى غالب مفسرين كلمه مذكور را به
معناى بقيه معنا كردهاند. اين معنا هم قريب به همان معناى سابق است.
و
معناى آيه اين است كه: اگر راست مىگوييد، براى من از كتابهاى آسمانى قبل از قرآن
دليلى بياوريد كه دلالت كند بر اينكه خدايان شما در خلقت قسمتى از آسمانها و يا
خلقت قسمتى از زمين شركت دارند. و اگر كتابى آسمانى نمىآوريد حد اقل دليل علمى
منقولى- و يا بقيهاى از علم موروثى خود- بياوريد كه اين ادعاى شما را اثبات كند.
[1] اگر از ايشان بپرسى آسمانها و زمين را چه كسى آفريده؟ خواهند
گفت خدا. سوره زمر، آيه 38.
[2] اگر از ايشان بپرسى چه كسى خلقشان كرده خواهند گفت خدا. سوره
زخرف، آيه 87.