نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 263
[معناى
اله گرفتن هوى ]
(أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ
...) از ظاهر سياق چنين بنظر مىرسد كه جمله أ فرأيت در مقام
شگفتانگيزى شنونده است، مىخواهد بفرمايد: آيا تعجب نمىكنى از كسى كه حالش چنين
حالى است؟
و
مراد از جمله(اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ) از آنجا كه
كلمه الهه مقدم بر كلمه هواه آمده، (با اينكه مىتوانست
بفرمايد كسى كه هواى خود را خداى خود گرفته)، اين است كه بفهماند چنين كسى مىداند
كه اله و خدايى دارد كه بايد او را بپرستد- و او خداى سبحان است- و ليكن به جاى
خداى سبحان هواى خود را مىپرستد، و در جاى خدا قرار داده اطاعتش مىكند. پس چنين
كسى آگاهانه به خداى سبحان كافر است، و به همين جهت دنبال جمله مورد بحث
فرمود: (وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ)- خدا او را
در عين داشتن علم گمراه كرد .
و
معناى گرفتن اله، پرستيدن آن است. و مراد از پرستش هم اطاعت كردن است، چون خداى
سبحان اطاعت را عبادت خوانده، و فرموده:( أَ لَمْ أَعْهَدْ
إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ
مُبِينٌ وَ أَنِ)(اعْبُدُونِي )[1] و
نيز فرموده:(اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ
دُونِ اللَّهِ)[2] و
نيز فرموده:(وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ
اللَّهِ)[3].
و
اعتبار عقلى هم موافق با اين معنا است، چون عبادت چيزى به جز اظهار خضوع و مجسم
نمودن بندگى بنده نيست. عابد در عبادتش مىخواهد اين معنا را مجسم سازد، كه من بجز
آنچه معبودم اراده كرده اراده نمىكنم، و به جز آنچه او راضى است عمل نمىكنم. و
بنا بر اين، هر كس هر چيزى را اطاعت كند در حقيقت او را عبادت كرده و او را معبود
خود گرفته است، پس اگر هواى نفس خود را اطاعت كند، آن را اله خود گرفته و پرستيده،
با اينكه غير خدا و غير هر كسى كه خدا دستور دهد نبايد اطاعت شود.
پس
معناى اينكه فرمود:(أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ
هَواهُ) اين مىشود: آيا عجب نيست كه كسى هواى نفس خود را بپرستد، و آن را
اطاعت و پيروى كند با اينكه مىداند غير از هواى نفس معبودى دارد كه بايد او را
بپرستد و اطاعت كند، و ليكن در عين حال معبود و مطاع خود را هواى نفس خود مىگيرد؟
[1] اى بنى آدم آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، كه او
براى شما دشمنى آشكار است، و اينكه مرا بپرستيد؟ سوره يس، آيه 60 و 61.
[2] احبار و راهبان خود را به جاى خدا ارباب گرفتند. سوره توبه،
آيه 31.
[3] و اينكه به جاى خدا يكديگر را ارباب خود نگيريم. سوره آل
عمران، آيه 64.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 263