نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 254
كه: تو به
درگاه خداى سبحان حوائج ضرورى دارى كه غير او هيچ كس نمىتواند آن را بر آورد، و
وسيله برآورده شدن آنها همين است كه دين او را پيروى كنى، پس اين كفار كه انتظار
دارند تو هواهايشان را پيروى كنى هيچ حاجتى از حاجات تو را برنمىآورند. و يا تو
را به هيچ مرتبه از مراتب، اغناء و بىنياز از خدا نمىكنند.
(وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ
الْمُتَّقِينَ)- آنچه كه از سياق به دست مىآيد اين است كه اين
جمله تعليل ديگرى است براى نهى از پيروى از اهواء جاهلان. و نيز برمىآيد كه مراد
از ظالمين پيشوايانى هستند كه رسول خدا 6 مامور شده از أهواء مبتدعه
آنها پيروى نكند. و مراد از متقين كسانى هستند كه دين خدا را پيروى
مىكنند.
و
معناى جمله اين است كه: خدا ولى و سرپرست كسانى است كه پيروى از دين او كنند، و
براى اين سرپرست ايشان است كه متقى هستند، و خدا ولى مردم متقى است. و كسانى كه
هواهاى جاهلان را پيروى مىكنند، خداى تعالى ولى آنها نيست، بلكه آنها خودشان ولى
يكديگرند، چون ستمكارند، و ستمكاران ولى يكديگرند. پس تو اى رسول گرامى، دين مرا
پيروى كن تا من ولى تو باشم، و از اهواء آنان پيروى مكن تا آنان ولى تو نشوند، چون
ولايت آنان هيچ دردى از تو دوا نمىكند، و جاى ولايت خدا را نمىگيرد.
در
اين جمله پيروان اهواء را كه غير از دين خدا را پيروى مىكنند، ظالمين
خوانده، و اين با مطلبى كه از آيه(أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ
عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها
عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ كافِرُونَ)[1]
استفاده مىشود، موافق است، چون در اين آيه نيز ستمگران را عبارت دانسته از كسانى
كه جلو راه حق را مىگيرند، و آن را كج و معوج مىخواهند.