نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 236
آسمانها و
زمين دانسته، نه در خلقت آنها، و يك جا هم فرموده:(وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ
وَ الْأَرْضِ)[1] و نظاير اين اختلاف تعبير بسيار است. و از همين
اختلاف استفاده مىشود معناى اينكه در چيزى آيت باشد اين است كه خود
آن چيز آيت باشد، هم چنان كه از اختلاف تعبير ديگرى كه در آيات بالا بود، و در يكى
مىفرمود: در آسمانها و زمين و در ديگرى مىفرمود در خلقت آسمانها
و زمين استفاده مىشود كه مراد از خلقت آسمانها و زمين خود آسمانها و زمين
است، نه چيز ديگر.
حال
بايد ديد چرا آسمانها و زمين را ظرف آيت دانسته، با اينكه خودش آيت است؟
در
پاسخ مىگوييم: اين بدان عنايت است كه بفهماند جهات وجود آسمانها و زمين مختلف
است، و هر جهت از جهات آنها خود آيتى است از آيات، و اگر خود آسمانها و زمين در
نظر گرفته مىشد، چارهاى جز اين نبود كه همه آنها را يك آيت بگيريم، در حالى كه
مىبينيم مثلا زمين را به تنهايى آيات شمرده و فرموده(وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ)[2] و
اگر خود زمين در نظر گرفته مىشد بايد مىفرمود: و الأرض آية للموقنين- زمين
آيتى است براى اهل يقين و آن وقت آن منظور فوت مىشد، و ديگر نمىفهمانيد كه
در هستى زمين جهاتى است كه هر يك از آن جهات به تنهايى آيتى است مستقل.
پس
معناى اينكه فرمود:(إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
...) اين است كه براى وجود آسمانها و زمين جهاتى است كه هر جهتش دلالت
دارد بر اينكه آفريدگار و مدبرش تنها خداست، و شريكى براى او نيست، براى اينكه
آسمانها و زمين با حاجت ذاتيش به پديد آورنده، و با عظمت خلقتش، و بىنظير بودن
تركيبش، و اتصالى كه در وجود اجزاء بى شمار و هولانگيز آن به يكديگر است، و
ارتباط و اندراجى كه نظامهاى جزئى و مخصوص به يك يك موجودات در تحت نظام عمومى و
كلى حاكم بر كل عالم دارد، همه دلالت دارد بر اينكه خالقى يكتا دارد، و همان خالق
يكتا مدبر آن است. آرى، اگر براى اين عالم پديد آورندهاى نمىبود، پديد نمىآمد،
و اگر مدبرش يكتا نبود، نظامهاى جزئى آن با يكديگر متناقض مىشد و تدبير مختلف
مىگشت.
از
آنچه گذشت روشن گرديد اينكه بعضى از مفسرين[3]
گفتهاند: جمله فى السماوات در
[1] و يكى از آيات او آفرينش آسمانها و زمين است. سوره روم، آيه
22.
[2] در زمين آيتها هست براى اهل يقين. سوره ذاريات، آيه 20.