نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 214
مىكند،
مانند كلمه جلسة - به كسر جيم- كه به معناى نوعى نشستن است.
مفسرين[1]
كلمه نعمة را در اين آيه تفسير كردهاند به آنچه كه وسيله تنعم است و
اين تفسير با كلمه ترك مناسبتر است. و كلمه فاكهين از
ماده فكاهة به معناى حديث نفس گرفته شده، و شايد مراد از آن در اينجا
تمتع باشد، همانطور كه مردم از فاكهه (انواع ميوهها) تمتع مىبرند.
و
كلمه كذلك به قول بعضى از مفسرين[2]
به معناى الامر كذلك- مطلب از اين قرار است مىباشد. بعضى[3]-
ديگر گفتهاند: معنايش اين است كه ما در باره هر كه بخواهيم هلاكش كنيم اين چنين
عمل مىكنيم. و بعضى[4] ديگر
گفتهاند: كلمه مذكور اشاره است به بيرون راندنى كه از كلام سابق استفاده مىشد، و
معنايش اين است كه ما اين طور ايشان را از مصر بيرون رانديم.
ممكن
هم هست كلمه كذلك حال باشد از مفعول كلمه تركوا كه حذف
شده و معنايش اين است كه: بسيارى از چيزها را به حال خود ترك كردند و رفتند- و خدا
داناتر است.
(وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ) ضمير ها به
مفعول تركوا كه گفتيم حذف شده و با جمله من جنات بيان شده
برمىگردد، و معناى جمله روشن است.
(فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ) نه
آسمان به حال آنان گريه كرد و نه زمين و نه خدا مهلتشان داد. منظور از گريه كردن
آسمان و زمين بر چيزى كه فوت شده كنايه از اين است كه آسمان و زمين از فوت و
نابودى آن تغيير حالت نمىدهند و متاثر نمىشوند. و در آيه مورد بحث هم كنايه است
از اينكه هلاكت قوم فرعون هيچ اهميتى براى خدا نداشت، چون در درگاه خدا خوار و بى
مقدار بودند.
و
به همين جهت هلاكتشان هيچ اثرى در عالم نداشت.
و
جمله(وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ) كنايه است
از سرعت جريان قضاى الهى و قهر ربوبى در باره آنان، و اينكه هيچ مانعى جلو اين
جريان را نگرفت، و هيچ چيزى چاره آن را نكرد و آن را بر طرف نساخت تا به وسيله يكى
از اين امور تاخيرى در قضاى الهى رخ دهد.