نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 198
(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً
واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلًا)[1] كه از ظاهر آن دو برمىآيد قرآن به تدريج نازل
شده، و آياتى ديگر مؤيد آن است، مانند آيه(فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ)[2] و آيه(وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ
إِلى بَعْضٍ)[3] و نيز آياتى ديگر و همچنين روايات بسيارى كه
متضمن شان نزول آيات است.
براى
اينكه ممكن است بگوييم كه قرآن كريم دو نوبت نازل شده، بار اول تمامى آن در يك
نوبت، و اين در ماه رمضان و در شب قدر كه يكى از شبهاى رمضان است. و بار دوم، به
تدريج و قسمت قسمت در طول بيست و سه سال نبوت و دعوت رسول خدا 6.
و
ليكن مطلبى كه سزاوار نيست در آن ترديد شود اين است كه قرآن كريم كه مركب از
سورهها و آياتى است، با اختلافى كه بر حسب موارد شخصى و جزئى نزولش در سياق آن
هست، با اين احتمال كه يك دفعه نازل شده باشد سازگار نيست، براى اينكه آياتى كه در
باره وقايع شخصى و حوادث جزئى نازل شده، ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و
احوال خاصهاى دارد كه در باره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مكان نازل شده،
و معلوم است كه چنين آياتى صادق و درست درنمىآيد، مگر آنكه زمان و مكانش برسد، و
واقعهاى كه در بارهاش نازل شده رخ بدهد، به طورى كه اگر از آن زمانها و مكانها و
وقايع خاصه صرفنظر شود، و فرض شود كه قرآن يك باره نازل شده، آن وقت قهرا موارد آن
آيات حذف مىشود، و ديگر بر آنها تطبيق نمىكند، پس ممكن نيست احتمال بدهيم كه
قرآن كريم به همين هيئت كه هست دو بار نازل شده يك بار دفعة و يك جا، و بار ديگر
به تدريج.
پس
اگر بخواهيم بگوييم دو بار نازل شده، لازم مىشود كه قائل به فرق بين اين دو دفعه
به اجمال و تفصيل بشويم، همان اجمال و تفصيلى كه آيه شريفه(كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ)[4] و
آيه
[1] آنها كه كافر شدند گفتند: چرا قرآن يكباره بر او نازل نشد.
آرى، نازل نشد تا ما به اين وسيله دلت را آرامش دهيم، و به تدريج برايت بخوانيم.
سوره فرقان، آيه 32.