responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 164

ساحران در نزد ايشان خيلى عظيم و محترم بوده‌اند. و اگر به موسى ساحر گفته‌اند منظورشان توهين و مذمت نبوده، بلكه منظور تعظيم موسى بوده است. و اين حرف صحيح نيست بلكه همانطور كه گفتيم منظورشان استكبار بوده، به شهادت اينكه دنبالش گفتند:(ادْعُ لَنا رَبَّكَ).

(فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ) كلمه ينكثون از مصدر نكث است كه به معناى نقض عهد و خلف وعده است و وعده‌اى كه به موسى داده بودند همان بود كه گفتند: (إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ‌)- ما حتما و قطعا ايمان خواهيم آورد .

(وَ نادى‌ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ) يعنى فرعون قوم خود را ندا كرد كه اى قوم آيا ملك مصر از آن من نيست؟ و اين نهرها از دامنه ملكم جارى نيست؟ آيا نمى‌بينيد؟ و در اين جمله با آوردن كلمه قال جمله بعد را از ما قبل جدا كرد، چون جمله بعد به منزله جواب از سؤالى تقديرى است. بعد از آنكه فرمود فرعون در ميان قوم خود ندا كرد كانه كسى پرسيده: چه گفت؟ فرمود:(قالَ يا قَوْمِ ...).

و معناى اينكه فرمود(وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي) اين است كه اين نهرها از تحت قصرم و يا از زير و دامنه بستانم كه قصرم در آن است جارى است كه به احتمال دوم قصرش در آن باغ و در نقطه مرتفعى قرار داشته، و بنايى بلند بوده است. و جمله مذكور حال از ما قبل است، و نيز عطف است بر ملك مصر و جمله‌(تَجْرِي مِنْ تَحْتِي) حال است از انهار و منظور از انهار شعبه‌هاى رود نيل است.

و جمله‌(أَ فَلا تُبْصِرُونَ) در معناى تكرار كردن استفهام سابق است كه فرعون مى‌پرسيد(أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ ... أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ) كلمه مهين به معناى خوار و ضعيف است، و از مصدر مهانت است كه معناى حقارت را مى‌دهد، و منظور فرعون از مهين حضرت موسى (ع) است، چون او مردى فقير و تهى دست بود.

و معناى جمله‌(وَ لا يَكادُ يُبِينُ) اين است كه او هرگز نمى‌تواند مقصود خود را تفهيم كند. و بعيد نيست كه اين سخن را به آن جهت گفته كه سابقه قبل از رسالت موسى (ع) را مى‌دانسته، كه مردى كم حرف بوده، و يا لكنتى در زبان داشته، و فرعون خبر نداشته از اينكه موسى (ع) از خدا خواست تا لكنت را از زبانش بردارد، و به حكايت‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست