نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 14
مدت
سرورىاش و عمر امتش مجموعا هفتاد و يك سال است.
آن
گاه رو كرد به رسول خدا 6 و گفت: اى محمد آيا غير از(الم) حرف ديگرى هم هست؟ فرمود: بله، پرسيد: چيست؟ فرمود:(المص) حى بن اخطب گفت: (عجب) اين از اولى سنگينتر و طولانىتر است،
چون الف يك و لام سى و ميم چهل و
صاد نود است كه جمعا صد و شصت و يك مىشود. اى محمد آيا غير از اينهم هست؟
رسول خدا 6 فرمود: بله، پرسيد چيست؟ فرمود:(الر) گفت اينكه از آن دو سنگينتر و طولانىتر است، چون الف
يك و لام سى و راء دويست است كه جمعا دويست و سى و يك
مىشود.
حال
بگو ببينيم باز هم هست؟ فرمود: بله(المر) حى
گفت اين ديگر از آنها سنگينتر و بلندتر است الف يك و لام
سى و ميم چهل و راء دويست كه جمعا دويست و هفتاد و يك.
سپس
حى بن اخطب گفت: اى محمد امر تو بر ما مشتبه شد نمىدانيم دوران نبوتت كوتاه است
يا بلند؟ آن گاه برخاستند كه بروند برادر او ابو ياسر به او و همراهانش از علماى
يهود گفت نظر شما چيست؟ آيا به راستى همه اين مدتها يعنى 71 و
161 و 231 و 271 را به محمد دادهاند كه جمعا هفتصد
و سى و چهار سال باشد؟ آنها نيز گفتند: امر او براى ما مشتبه است.
مؤلف:
و نيز الدر المنثور قريب به اين مضمون از ابن منذر، از ابن جريح نقل كرده.
قمى
هم نظير آن را در تفسير خود از پدرش از ابن رئاب، از محمد بن قيس، از ابى جعفر (ع)
نقل كرده[2]. و در اين
روايت نيامده كه رسول خدا 6 هم حساب ابجد يهوديان و يا متشابه بودن حروف مقطعه
را امضاء كرده باشد، خود يهوديان هم دليلى براى گفته خود نياوردهاند، در سابق هم
گفتيم كه آيات متشابه قرآن غير از حروف مقطعهاى است كه در آغاز بعضى سورهها
آمده.
و
در معانى الاخبار به سند خود از جويريه از سفيان ثورى روايت آورده كه گفت: من