نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 58
مىگويند:
فلانى در ميهمانىاش الوانى از طعام و ميوه حاضر كرده بود. پس در حقيقت تعبير
به الوان تعبيرى است كنايهاى. ولى جمله(وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ
حُمْرٌ) تا اندازهاى
وجه اول را تاييد مىكند كه مراد خود رنگها باشد نه طعم و خاصيت، چون در كوهها
اختلاف انواع نيست تنها اختلاف الوان است.
و
در جمله(فَأَخْرَجْنا بِهِ ...) التفاتى از
غيبت (خدا از آسمان آبى فرو فرستاد)، به تكلم (پس به وسيله آن ميوههايى بيرون
كرديم)، به كار رفته. و بعضى[1] از مفسرين
در وجه آن گفتهاند: اين التفات بدان جهت بوده كه كمال اعتناى به اين عمل را
برساند، چون از نظر صنع بسيار بديع و حيرتانگيز است، و از كمال قدرت و حكمت صانعش
خبر مىدهد .
نظير
اين وجه در جمله قبلى هم كه مىفرمود:(إِنَّا أَرْسَلْناكَ
بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً) مىآيد. و اما التفاتى كه در
آيه قبل از آن مىفرمود:(ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا
فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ) بعيد نيست وجهش اين باشد كه خواسته
باشد با اين التفات بفهماند امر كفار به دست خود من است، و بين من و ايشان احدى
نمىتواند حائل شود. پس كسى نمىتواند شفاعت و يا يارى آنان كند، و در نتيجه از
عذاب من نجات يابند.
(وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ
سُودٌ)- كلمه جدد - به ضمه جيم و فتحه دال- جمع جده- به ضمه
جيم- است، كه به معناى جاده و راه است. و دو كلمه بيض و
حمر جمع ابيض و احمر به معناى سفيد و سرخ است. و
ظاهرا كلمه مختلف صفت جدد، و كلمه الوانها فاعل
مختلف است، چون- به قول بعضى[2]- اگر جمله
مبتدا و خبر بود، مىفرمود: مختلفة الوانها . و كلمه
غرابيب جمع غريب به معناى سياهى شديد است، و غراب (كلاغ سياه)
را هم به همين جهت غراب مىگويند. و كلمه سود بدل و يا عطف بيان است
براى غرابيب.
و
معناى آيه اين است كه: آيا نمىبينى كه در بعضى از كوهها راههايى سفيد و
سرخ و سياه، و با رنگهاى مختلف هست؟ و مراد از اين راهها، يا راههايى است كه
در كوهها قرار دارد و داراى الوانى مختلف است، و يا مراد خود كوهها است، كه به
صورت خطوطى كشيده شده در روى كره زمين قرار دارد، بعضى از اين سلسله جبال به رنگ
سفيدند، بعضى سرخ، بعضى سياه، و بعضى ديگر چند رنگ هستند.