نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 576
مىخواهند
براى رفع تعجب خود از اينكه پوست بدن هم زبان دارد، سبب آن را بپرسند. و اگر اين
سؤال را تنها از پوست بدن خود مىكنند، نه از گوش و چشم خود، با اينكه آن دو نيز
عليه ايشان شهادت دادهاند، براى اين است كه شهادت دادن چشم و گوش خيلى تعجب آور
نيست، چون عينا نظير شهادت دادن گواهان عليه ديگران است. چشم و گوش هم عليه ساير
اعضاء شهادت مىدهند. اين عجب است كه پوست بدن عليه خودش شهادت دهد، و آن گناهى را
كه به وسيله خودش ارتكاب شده برملا بسازد.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: بدين جهت تنها نام جلود را آورده كه گنهكاران را بيشتر رسوا
كند، مخصوصا اگر مراد از جلود پوست آلت تناسلى باشد. مفسرين ديگر وجوه ديگرى را
نيز ذكر كردهاند.
[توضيح
جمله:(أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ)
كه جواب اعضاء و پوست بدن در جواب آدميان كه مىگويند:(لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا؟) مىباشد]
(قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ ...)
برگرداندن ضمير عقلاء به اعضاء و جوارح، براى اين است كه مقام، مقامى است كه اعضاء
و جوارح جزء عقلاء حساب شدهاند، چون نسبت شهادت و نطق به آنها داده و اين دو از
شؤون عقلاء است، و بدين جهت فرموده: قالوا- گفتند ، و گرنه بايد
مىفرمود قالت .
حال
ببينيم معناى نطق چيست؟ آنچه از معناى اين كلمه قدر متيقن است، اين
است كه هر جا بطور حقيقت استعمال شود، نه بطور مجاز، معنايش اظهار ما فى الضمير
است از راه زبان و سخن گفتن. و چنين معنايى محتاج به اين است كه ناطق علمى داشته
باشد و بخواهند آن را براى غير خود فاش سازد. راغب مىگويد كلمه نطق
هيچ وقت در غير انسان استعمال نمىشود، مگر به طور تبعى و به نوعى از تشبيه[2].
و از ظاهر سياق آيات و الفاظ قول ، تكلم ،
شهادت ، نطق كه در آنها آمده، اين است كه مراد از اين الفاظ نطق
به معناى حقيقى كلمه است، نه به معناى مجازى.
پس
شهادت اعضاى يك مجرم، در حقيقت نطق و تكلم واقعى است كه از علمى ناشى شده كه قبلا
آن را تحمل كرده است، به دليل اينكه خود اعضاء مىگويند:(
أَنْطَقَنَا اللَّهُ)- خدا ما را به زبان آورد . و از سوى ديگر
جمله(أَنْطَقَنَا اللَّهُ) جوابى است
كه اعضاء به مجرمين مىدهند، كه پرسيده بودند: (لِمَ
شَهِدْتُمْ عَلَيْنا)- چرا عليه ما شهادت داديد ؟ و در اين جواب
مىخواهند آن سببى را كه باعث شد به زبان بيايند نشان دهند، و بگويند: ما در