نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 574
[توضيح
راجع به شهادت اعضاء و پوست بدن آدمى عليه او در قيامت، و وجوهى كه در اين باره
گفته شده است]
(حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ
جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ) كلمه ما در جمله(إِذا ما جاؤُها) زايده است، كه تنها خاصيت تاكيد را دارد، و
ضمير ها در آن جمله به آتش برمىگردد.
و
شهادت دادن اعضاى بدن، و يا قواى بدن آدمى در روز قيامت به اين است كه آنچه از
اعمال زشت كه از صاحبش ديده، بشمارد و از آن خبر دهد، چون اگر تحمل شهادت، يعنى
ديدن اعمال صاحبش در حين عمل و تشخيص اينكه اين عمل گناه است، نباشد، شهادت در
قيامت معنا ندارد. پس معلوم مىشود در دنيا اعضاى بدن آدمى، نوعى درك و علم و
بينايى دارند و اگر تحمل شهادت در هنگام عمل نداشته باشند و تنها خدا در روز قيامت
چنين شعورى و نطقى به اعضا بدهد و در آن روز عالم شود به اينكه صاحبش چه كارهاى
زشتى كرده و يا در آن روز خداى تعالى زبانى و صوتى براى اعضا قرار دهد، تا بتواند شهادت
دهد هر چند شعور نداشته باشد، چنين چيزى (هر چند در جاى خود ممكن است)، اما اطلاق
شهادت بر آن صحيح نيست، و در قيامت با اين چنين شهادتى حجت بر بنده خدا تمام
نمىشود پس همان طور كه گفتيم، از كلمه شهادت فهميده مىشود اعضاى بدن آدمى نوعى
درك و شعور و زبان دارند.
و
اينكه بعضى[1] از
مفسرين گفتهاند: خداى تعالى در روز قيامت براى اعضاى بدن انسانها علم و
قدرت بر حرف زدن خلق مىكند، و در نتيجه خبر مىدهند كه صاحبشان چه گناهانى كرده و
شهادت در آيه به اين معنا است و نيز اينكه بعضى[2]
ديگر گفتهاند: خداى تعالى در كنار اعضاى بدن صدايى خلق مىكند كه معناى آن
آواز شهادت به رفتار صاحب عضو است . و نيز اينكه بعضى[3]
ديگر گفتهاند: اصلا كلمه شهادت در اين آيه به معناى دلالت حال است، يعنى
حال و روز هر كس شهادت مىدهد كه او فلان گناه را كرده درست نيست، (زيرا اين
معانى را شهادت نمىگويند).
و
از ظاهر آيه برمىآيد كه شهادت گوش و چشم عبارت است از گواهى دادن به آن مشهوداتى
كه در دنيا تحمل كرده بودند، هر چند كه معصيت خود آن اعضا نباشد. و خلاصه
نمىخواهد بفرمايد هر عضوى به گناهانى شهادت مىدهد كه صاحبش به وسيله خود آن عضو مرتكب
شده، بلكه هر عضوى به گناهان ساير اعضا نيز شهادت مىدهد، مثلا گوش شهادت مىدهد
كه من آيات خدا را كه تلاوت مىشد شنيدم، ولى صاحب من از آن اعراض كرد و يا