نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 556
و اگر اين
كلمه را به صيغه جمع آورد، با اينكه جا داشت بگويند اتينا طائعين- ما دو تن
به طوع و رغبت آمديم بعيد نيست براى اين بوده كه خواستهاند اظهار تواضع
كنند و خود را از ساير مخلوقات خدا كه آنها نيز مطيع امر اويند متمايز و جدا حساب
نكنند و بدين جهت به لسان جمع پاسخ دادهاند، نظير اينكه نمازگزار با اينكه يك نفر
است، مىگويد:
در
آيات مورد بحث بعد از آنكه خلقت و تدبير امر آسمان را بيان كرده، مع ذلك در آيه
مورد بحث آسمان را دو باره با زمين شركت داده، با اينكه جا داشت تنها سخن از زمين
به ميان آورد، و اين خالى از اين اشعار نيست كه بين آن دو نوعى ارتباط در وجود و
اتصال در نظام هست، و همين طور هم هست چون فعل و انفعال و تاثير و تاثر در بين
تمامى اجزاى عالم مشهود است.
و
در اينكه فرمود(فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا) كه
احتمالات در آن گذشت به هر حال اين اشاره را دارد كه كلمه ثم در جمله(ثُمَّ اسْتَوى) تاخر رتبى كلام را مىرساند، نه بعديت زمانى را.
[معناى
اينكه در باره خلقت آسمانها فرمود:(فَقَضاهُنَّ سَبْعَ
سَماواتٍ ...)]
(فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ
أَمْرَها) معناى اصلى قضاء ، جدا كردن چند چيز از يكديگر است. و
ضمير هن به آسمانها برمىگردد. و جمله سبع سماوات حال از
ضمير است. و ظرف فى يومين متعلق است به جمله فقضاهن ، در
نتيجه جمله مزبور مىفهماند كه آسمانى كه خدا متوجه آن شد، به صورت دود بود و امر
آن از نظر فعليت يافتن وجود مبهم و غير مشخص بود و خداى تعالى امر آن را متمايز
كرد و آن را در دو روز هفت آسمان قرار داد.
بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: كلمه قضاء در اين آيه معنى گردانيدن را متضمن است
و در نتيجه سبع سماوات مفعول دوم آن است. وجوه ديگرى هم در اين آيه ذكر
كردهاند كه نقل آنها اهميتى ندارد.
و
اين آيه شريفه با آيه قبليش ناظر به تفصيل اجمالى است كه در آيه(أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا
رَتْقاً فَفَتَقْناهُما)[3]
متعرض آن بود.
[1] ما تو را مىپرستيم و از تو يارى مىخواهيم. سوره حمد، آيه
5.