نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 555
مقدارى ديگر
در تفسير آيه(قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ) آيه 21 از همين سوره بحث خواهيم كرد.
و
اينكه بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از فرمان ائتيا اين است كه
آثار و منافع خود را ظاهر سازند، نه امر به موجود شدن و تكوين يافتن باشد ،
صحيح نيست، براى اينكه تكون آسمان را هنوز بيان نكرده و بعدا بيان مىكند و معنا ندارد
قبل از اينكه آن را بيان كند، امر كند كه آثار و منافع خود را ظاهر سازد.
در
جمله(ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً) آمدن را بر
آن دو واجب كرده و مخيرشان كرده به اينكه به طوع بيايند و يا به كراهت، و اين را
مىتوان به وجهى توجيه كرد، به اينكه منظور از طوع و كره -
كه خود نوعى قبول كردن و نكردن و ملايمت و سازگارى و عدم آن است، اين باشد كه
آسمان و زمين موجود شوند، چه اينكه قبلا استعداد آن را داشته باشند، و چه نداشته
باشند. در نتيجه جمله(ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)
كنايه مىشود از اينكه چارهاى جز هستى پذيرفتن ندارند و هست شدن آن دو امرى است
كه به هيچ وجه تخلف پذير نيست، چه بخواهند و چه نخواهند چه درخواست داشته باشند و
چه نداشته باشند، بايد موجود شوند. آسمان و زمين هم اين فرمان را پذيرفتند و پاسخ
گفتند كه ما امر تو را پذيرفتيم، اما نه به كراهت، يعنى نه بدون داشتن استعداد
قبلى و قبول ذاتى، بلكه با داشتن آن و بدين جهت گفتند أتينا طائعين
يعنى ما، استعداد پذيرفتن هستى را داريم.
و
اينكه بعضى[1] از
مفسرين گفتهاند: جمله (طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)
در مقام تمثيل اين حقيقت است كه تاثير قدرت خداى تعالى در آسمان و زمين حتمى است و
محال است آن دو از پذيرفتن آن تاثير امتناع ورزند، نه اينكه بخواهد براى آسمان و
زمين طوع و كراهتى اثبات كند تفسير صحيحى نيست، براى اينكه در جمله بعدى كه
مىگويند(أَتَيْنا طائِعِينَ)، با آن
منافات دارد، چون اگر جمله اولى در مقام اثبات كراهت و طوع براى آسمان و زمين
نباشد، معنا ندارد كه آسمان و زمين در پاسخ براى خود اثبات طوع كنند.
(قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ)- اين جمله پاسخى است از آسمان و
زمين، به خطابى كه خداى تعالى به ايشان فرمود و در آن اظهار مىدارند: ما به
اختيار و طوع پذيرفتيم. و اگر كلمه طائعين را كه مخصوص صاحبان عقل است
به كار برد، با اينكه آسمان و زمين داراى عقل نيستند، بدين جهت است كه مقام، مقام
مخاطبه و جواب است و اين دو مقام مخصوص دارندگان عقل است.