نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 517
يعنى مخالفت
امر مولوى نباشد، چون آن جناب داراى عصمت است، و در سابق هم گفتارى در معناى گناه
و مغفرت در اواخر جلد ششم اين كتاب گذرانديم.
البته
گناهى كه به آن جناب منسوب شود، معناى ديگرى هم دارد كه- ان شاء اللَّه- در اول
سوره فتح بدان اشاره خواهيم كرد. بعضى از مفسرين[1]
گفتهاند: مراد از گناه آن جناب گناه امت اوست، آن گناهانى كه ممكن باشد با شفاعت
آن جناب آمرزيده شود.
(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ)-
يعنى خداى سبحان را تسبيح بگو، تسبيحى كه همراه حمد او باشد، حمدش بر نعمتهاى
جميلش، حمدى كه با توالى ايام استمرار داشته باشد. و يا: حمدى كه در هر صبح و شام
انجام شود. و بنا بر معنى اول، دو كلمه عشى و ابكار از
قبيل كنايه خواهد بود.
بعضى
از مفسرين[2]
گفتهاند: مراد از تسبيح به حمد در صبح و شام، همان نماز صبح و عصر است، و به همين
جهت بايد گفت: اين آيه از بين همه آيات سوره در مدينه نازل شده.
ليكن
اين تفسير صحيح نيست، بدين جهت كه از نظر روايات و مخصوصا روايات معراج مسلم است
كه نمازهاى پنجگانه همه در مكه و قبل از هجرت واجب شده، و بنا بر اين اگر مراد از
تسبيح به حمد نماز صبح و عصر باشد، بايد آيه شريفه در مكه و قبل از واجب شدن ساير
نمازها نازل شده باشد.
[علت
اينكه با باطل در برابر حق مجادله مىكنند، كبر آنان است]
(إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ
فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ ...)
اين آيه بيان آيه قبلى را كه به رسول خدا 6 امر به صبر مىفرمود، و با وعده نصرت
دلگرمش مىساخت تاكيد مىكند، و حاصلش اين است كه: اين مجادلين به آرزوى خود
نمىرسند، و هرگز نخواهند رسيد، پس تو از جدال ايشان غمناك مباش، و از اين ناحيه
دلخوش دار.
پس
جمله(إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ)
علت مجادله ايشان را منحصر مىكند در كبر ايشان، و مىفرمايد: عاملى كه ايشان را
وادار به اين جدال مىكند، نه حس جستجوى از حق است و نه شك در حقانيت آيات ما است
تا بخواهند با مجادله حق را روشن كنند، و حجت و برهانى هم ندارند، تا بخواهند با
مجادله، آن حجت را اظهار بدارند بلكه تنها عامل جدالشان آن كبريست كه در سينه
دارند. آرى، آن كبر است كه ايشان را وادار كرده در برابر حق جدال