responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 511

و ارتباط دادن عدم استجابت را به وصف كفر، خود اشعار به عليت كفر دارد. حال خواهى گفت: چرا دعاى كافر مستجاب نمى‌شود؟ مى‌گوييم: براى اينكه هر چند خداى سبحان وعده قطعى داده كه دعاى هر كس از بندگانش را كه او را بخواند مستجاب كند، و فرموده:(أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ)[1] و دعا در صورتى كه حقيقتا دعا باشد، به هيچ وجه رد نمى‌شود.

و ليكن آنچه كه در متن اين وعده به عنوان قيد آمده اين است كه اولا دعا، دعا و طلب حقيقى باشد، نه بازى و شوخى، و ثانيا ارتباط آن حقيقتا به خدا باشد، يعنى دعا كننده تنها از خدا حاجت بخواهد و در اين خواستنش از تمامى اسبابهايى كه به نظرش سبب هستند منقطع گردد.

و كسى كه به عذاب آخرت كفر مى‌ورزد و آن را انكار مى‌كند، و حقيقت آن را مى‌پوشاند، نمى‌تواند رفع آن را به طور جدى از خدا بخواهد، چون اين خواستنش يا در دنيا است كه جدى نبودن آن خيلى روشن است و يا در آخرت است، در آنجا هم هر چند عذاب را به چشم مى‌بيند، (و با همه ظاهر و باطنش لمس مى‌كند)، و از شدت آن به ناچار از هر سبب ديگر منقطع شده، تنها متوسل به خداى سبحان مى‌شود و ليكن آن ملكه انكارى كه از دنيا به همراه خود آورده، و بال و طوق لعنتى شده كه هرگز از او جدا نمى‌شود، و آتشى كه در آن است جزاى همان انكار است، در نتيجه نمى‌گذارد رفع چيزى را كه منكرش بوده به طور جدى از خدا بخواهد.

علاوه بر اين، سخن در باره انقطاعش از سببها و توسلش به خداى تعالى، همان سخنى است كه در طلب جدى‌اش گفتيم، همانطور كه او نمى‌تواند بطور جدى دعا كند همچنين نمى‌تواند بطور جدى از سببهاى ديگر بريده و متوسل به خداى عزيز گردد و چگونه مى‌تواند چنين توسلى جدى داشته باشد؟ با اينكه در دنيا آن را كسب نكرده بود- دقت بفرماييد.

از اينجا پايه ضعف استدلال بعضى‌[2] از مفسرين روشن مى‌شود كه به اين آيه استدلال كرده‌اند بر اينكه دعاى كافر مطلقا مستجاب نيست، چون توجه فرموديد كه آيه شريفه نمى‌خواهد بفرمايد دعاى كافر بطور كلى مستجاب نيست بلكه مى‌خواهد بفرمايد: دعاى او در


[1] من اجابت مى‌كنم دعاى دعا كننده را در صورتى كه مرا بخواند. سوره بقره، آيه 186.

[2] روح المعانى، ج 24، ص 76.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 511
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست