نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 503
مؤمن
نامبرده و احتجاجات او واقع شده.
كلمه
صرح - به طورى كه صاحب مجمع البيان[1]
گفته- به معناى بنايى است كه از چشم بيننده، هر قدر هم دور باشد پوشيده نماند. و
كلمه اسباب جمع سبب است كه به معناى هر چيزى است كه به
وسيله آن به مقصد و هدف دور خود برسى.
و
جمله(لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ) به منزله
تعليلى است براى دستور مزبور، و معنايش اين است كه: اگر به تو دستور مىدهم براى
من برج بلندى بسازى، علتش اين است كه اميدوارم به وسيله آن و با صعود بر بالاى آن
به اسباب دست يابم. آن گاه خودش اسباب را تفسير كرده، به اسباب
السماوات ، و بر آن متفرع كرده كه:(فَأَطَّلِعَ إِلى
إِلهِ مُوسى) تا بر خداى موسى مشرف شوم. گويا خواسته بگويد:
آن اله كه اين مرد به سوى آن دعوت مىكند، و موسى هم به سوى آن مىخواند، در زمين
نيست، چون در زمين، غير از من اله ديگر وجود ندارد، پس اگر باشد لا بد در آسمان
است، پس برايم برجى بساز، شايد كه من با صعود بر بالاى آن، به اسباب آسمانى كه
نهانىهاى آسمان را كشف مىكند، دست يابم، و از راه آن اسباب كشف كنم كه اله موسى
كجا است، چون من موسى را دروغگو مىپندارم.
بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: مراد فرعون اين بوده كه برايش رصد خانهاى بسازند و در آن رصد
خانه اوضاع آسمانى را زير نظر بگيرند، باشد كه به اين وسيله به چيزى دست يابد كه
با آن بر وجود اله موسى استدلال كند، چون از وسايل زمينى مايوس شده، و از اين راه
نتوانسته دليلى پيدا كند. و اين توجيه توجيه خوبى است.
به
هر حال معناى سخن فرعون هر چه باشد، با هيچ يك از مذاهب وثنيت سازگار نيست و بعيد
نيست كه خواسته به اين وسيله مردم را نوميد كند، و يا آنكه اصلا از مذاهب وثنيت
آگاهى نداشته- و از ستمگران هر چه بگويى برمىآيد.
(وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ)-
مفاد سياق اين است كه جمله مورد بحث به منزله يك قاعده و ضابطه كلى باشد و بفهماند
چرا فرعون در مقابل حقى كه موسى وى را به سوى آن مىخواند اين طور دست و پا مىزد؟
براى اينكه شيطان عمل زشت او را در نظرش زيبا جلوه داده بود و او را از راه رشاد
باز داشته بود، ناگزير احساس كرد كه در بن بستى قرار گرفته است، لذا با اباطيل خود
در برابر آن مجادله كرد و دست به اينگونه كارهاى