نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 482
نمودند-
لازم است كه او را بخوانند، در حالى كه دين را خالص براى او بدانند و اما كفارى كه
از دين توحيد بدشان مىآيد، آنها مورد گفتار نيستند، چون اميدى به آنها نيست و هيچ
آيت و حجتى مفيد به حالشان واقع نگشته و قانعشان نمىكند. پس شما خدا را با اخلاص
بپرستيد، و كفار را به حال خودشان واگذاريد، چون از اين دين كراهت دارند.
(رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ
يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ ...) در اين آيه شريفه سه صفت از صفات
خداى تعالى را به عنوان سه خبر براى يك مبتدا ذكر فرموده، و آن مبتدا ضمير در
جمله(هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ) مىباشد، و
سياق اين آيه و آيه بعدش براى انذار است.
مفسرين
براى جمله(رَفِيعُ الدَّرَجاتِ) معانى
مختلفى ذكر كردهاند: بعضى[1] گفتهاند:
معنايش رافع الدرجات است، يعنى او درجات انبياء و اولياء را در بهشت
بالا مىبرد. و بعضى[2] ديگر
گفتهاند: رافع آسمانهاى هفتگانهاى است كه ملائكه از آن آسمانها به سوى عرش خدا
بالا مىروند.
و
بعضى[3] گفتهاند:
معنايش اين است كه نردبانهاى صعود به سوى عرشش رفيع و بلند است. بعضى[4]
ديگر گفتهاند: اصلا معناى تحت اللفظى آن منظور نيست، بلكه اين جمله كنايه است از
رفعت شان و سلطنت خداى تعالى.
ولى
آنچه با دقت از آيه شريفه استفاده مىشود اين است كه: اين آيه و آيه بعدش ملك خدا
بر خلقش را توصيف مىكند به اين بيان كه خداى تعالى داراى عرشى است كه زمام تمامى
امور مخلوقات در آنجا جمع مىشود و اوامر راجعه به خلق از آنجا نازل مىشود، البته
آن مقام هم، بر حسب مراتبى كه در خلق خدا هست، داراى مراتبى و درجاتى است متعالى،
و شايد آن مراتب عبارت باشد از آسمانها كه در كلام مجيدش به عنوان مسكن ملائكه
معرفى شده كه امر خدا از عرش به سوى ايشان نازل مىشود و همين آسمانهايند كه بين
مردم و عرش خدا حائل شدهاند.
آن
گاه مىفرمايد: روزى- كه همان روز تلاقى و ديدار باشد- فرا خواهد رسيد كه در آن
روز ديگر حجابى بين خدا و مردم نمىماند، روزى است كه از جلو چشم و بصيرت مردم كشف
غطا مىشود و پردهها كنار زده مىشود و در همان روز است كه به دست خدا آسمانها