نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 462
كرده، علمى
كه آميخته با جهل نيست، كتابى است بر حق كه با هيچ باطلى آميخته نيست، چنين كتابى
چگونه ممكن است با تكذيب مشتى جاهل و كوتهبين باطل گردد، مشتى افراد ظاهربين كه
از زندگى دنيا چيزى جز ظاهر آن نمىدانند و مىخواهند با جدال باطل حق را از بين
ببرند.
و
گواه بر اين بيانى كه ذكر كرديم، و گفتيم عنايت در آيه شريفه به مساله علم است
آيهاى است كه به زودى مىآيد كه در آن دعاى ملائكه را حكايت مىكند كه براى
مؤمنين طلب مغفرت مىكنند و مىگويند:(رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ
شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا
سَبِيلَكَ)- در اين آيه دقت بفرماييد.
(لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ)- در اينجا
ذكر كلمه توحيد لا اله الا اللَّه براى آن است كه به وجوب پرستش خداى
يگانه اشاره كرده باشد تا دعوت دينى كه با تنزيل كتاب آغاز شده، بى اثر و لغو
نباشد و بعد از كلمه مزبور مساله بازگشت تمامى مردم به سوى خدا، يعنى مساله معاد
را ذكر كرد، تا به اين نكته اشاره كند كه اصلا او علت عمده و داعى اصلى به سوى
ايمان به كتاب و پيروى آن است چون اعتقاد به روز حساب باعث مىشود كه مردم در بين
خوف و رجا قرار گيرند، خوف از عذاب، و اميد به ثواب كه هم آن انسان را به عبادت
وامىدارد، و هم اين.
(ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ
تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ) بعد از آنكه تنزيل كتاب را ذكر
فرمود و به حجتى باهره بر حقانيت آن اشاره نمود، حجتى كه از صفات كريمه مذكور در
دو آيه قبل استفاده مىشد و مىفهمانيد كه قرآن كريم به علم خدا نازل شده كه
آميخته با جهل نيست و به حق نازل شده، حقى كه هيچ باطلى نمىتواند آن را از بين
ببرد، اينك در اين آيه متعرض حال كسانى شده كه با جدال به باطل مىخواهند با
حجتهاى حق مقابله كنند و بدين منظور به طور اشاره مىفرمايد: اينطور اشخاص اهل
عقابند و از قلم خدا نمىافتند و خدا از ايشان غافل نيست، چون همان طور كه كتاب را
نازل كرده تا مظهرى براى دو نام(غافِرِ الذَّنْبِ) و(قابِلِ التَّوْبِ) فراهم گشته، جمعى را بيامرزد، و توبهشان را
بپذيرد، همچنين آن را نازل كرد تا مظهرى براى نام(شَدِيدِ الْعِقابِ) محقق گردد، و اهل عقابى باشد تا عقابش كند، پس
پيامبر نبايد از جدال آنان ناراحت شود و از حال و وضعى كه در آنان مشاهده مىكند
مغرور نگردد و فريب نخورد.
پس
اگر فرمود(ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ) و
نفرمود ما يجادل فى القران ، براى اين است كه جمله دلالت كند بر اينكه
جدالى كه كفار مىكنند جدال در حق است كه آيات
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 462