نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 450
آن به حساب
خلايق برسند، و همچنين آوردن انبياء و شهداء بدين جهت نيست كه خدا از اعمال بندگان
بىاطلاع است و محتاج است تا آگاهان و گواهان بيايند و شهادت دهند، بلكه بدين
منظور است كه حكمش بر اساس عدالت اجرا گردد. و گرنه او به هر چه كه خلايق مىكنند
آگاه است.
آيه
سابق در باره اصل قضاى خدا و حكم او بود، و آيه مورد بحث در خصوص اجراى آن است و
آيات بعدى همين اجرا را تفصيل مىدهد.
(وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ ...) كلمه
سيق ماضى مجهول از مصدر سوق به- فتحه سين و سكون واو- است، و به
طورى كه در مجمع البيان[1] گفته به
معناى به حركت واداشتن است[2]. و
كلمه زمر جمع زمرة است كه- به طورى كه در صحاح[3]
آمده- به معناى جماعتى از مردم است.
و معناى
آيه چنين است: در قيامت كفار را دسته دسته از پشت سر به سوى جهنم مىرانند.(حَتَّى إِذا جاؤُها) و چون به جهنم مىرسند(فُتِحَتْ أَبْوابُها) درهاى آن باز مىشود، تا داخل آن
شوند. و از اينكه در اينجا فرمود درهاى آن باز مىشود معلوم مىشود درهاى متعددى
دارد. آيه(لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ)[4] به
اين معنا تصريح مىكند،(وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها)،
خازنان دوزخ يعنى ملائكهاى كه موكل بر آنند، از در ملامت و انكار برايشان
مىگويند:(أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ)،
آيا رسولانى از خود شما يعنى از نوع خود شما انسانها به سويتان نيامدند؟
يتلون تا بخوانند(عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ) بر
شما آيات پروردگارتان را؟ و آن حجتها و براهينى كه بر وحدانيت خدا در ربوبيت، و
وجوب پرستش او دلالت مىكند برايتان اقامه كنند؟(قالُوا بَلى) گفتند چرا چنين رسولانى براى ما آمدند، و آن
آيات را براى ما خواندند، و لكن زير بار نرفتيم و آنان را تكذيب
كرديم، و در نتيجه(حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى
الْكافِرِينَ) فرمان خدا و حكم ازلىاش در باره كفار به كرسى
نشست. و منظور از كلمه عذاب همان است كه در هنگامى كه به آدم فرمان
مىداد به زمين فرود آيد، فرمود: