responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 439

نتيجه مالك و در نتيجه مالك بودن هم وكيل بر هر چيز است، و خلاصه يگانه در ربوبيت و الوهيت است. و كسانى كه به آيات پروردگارشان كفر ورزيده، و او را يگانه در ربوبيت ندانسته و عبادتش نكردند، زيانكارند.

مفسرين در اينكه جمله‌(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...) به كجا عطف شده، اختلاف كرده‌اند، و وجوه بسيار و مختلفى آورده‌اند كه چون فايده‌اى در نقلش نديديم، از نقل آن صرفنظر كرديم، شما مى‌توانيد به تفاسير مفصل مراجعه كنيد.

(قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ) بعد از آنكه خداى سبحان خلاصه حجتهاى مزبور در سوره را، يعنى يگانگى خدا را در خلقت، ملك و تدبير را بيان كرد. و لازمه آن، يگانگى او در ربوبيت و الوهيت بود، لذا به رسول گرامى خود دستور مى‌دهد كه مشركين را- كه به وى مى‌گفتند خدايان ايشان را بپرستد- مخاطب قرار داده، بفرمايد: بعد از آن همه حجتهاى روشن ديگر محلى براى پرستش غير خدا و پذيرفتن پيشنهاد شما باقى نمى‌ماند، و آيا اين پيشنهاد به غير از جهل چيز ديگرى مى‌تواند باشد؟

پس در جمله‌(أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ) حرف فا براى آن است كه مضمون جمله را بر جمله‌(اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ)- تا آخر و آيه- تفريع كند و اين را نتيجه آن قرار دهد. و استفهام در آن استفهام انكارى است و كلمه غير اللَّه مفعول جمله اعبد است، و اگر مفعول جلوتر از فعلش قرار گرفته، براى اين است كه بر ذكر آن عنايت داشته. و جمله تامرونى جمله‌اى است معترضه كه بين فعل و مفعولش فاصله شده، و اصل جمله تامرونى ، تامروننى بوده كه يكى از نون‌ها در نون ديگر ادغام شده است.

و جمله‌(أَيُّهَا الْجاهِلُونَ) خطاب رسول خدا 6 به ايشان است تا اشاره كند به اينكه پيشنهاد آنان- كه آن جناب هم غير خدا را بپرستد- با اينكه ادله گذشته در يگانگى خدا در ربوبيت و الوهيت روشن بود، چيزى جز نفهمى و نادانى ايشان نمى‌تواند باشد.

(وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ ...) اين جمله مدلول و معناى حجتهاى عقلى را كه به وسيله وحى اقامه شد، تاييد مى‌كند، گويا فرموده: غير از خدا را نپرست، چون پرستش غير خدا جهل است، و چگونه جايز باشد براى تو با اينكه وحى صريحا تو را دلالت كرد بر اينكه از اين كار نهى شده‌اى هم چنان كه عقل هم از آن نهى مى‌كند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 439
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست