نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 415
و نيز
نمىگويد: آتانى اللَّه ، خدا آن را به من داده، بلكه با صيغه مجهول
تعبير مىكند و مىگويد اوتيته تا به كلى دهنده را مسكوت بگذارد. و
اين دو تعبير، يعنى تعبير نعمة منا و تعبير اوتيته از
تعبيرهاى لطيف قرآنى است. البته مفسرين ديگر براى مذكر آمدن ضمير در
اوتيته وجوه ديگرى ذكر كردهاند كه هيچ يك موجه نيست و اگر خواننده بخواهد
به آنها اطلاع يابد، بايد به تفاسير مفصل مراجعه كند.
و
سازگار با سياق آيه آن است كه معناى على علم ، على علم منى
باشد، يعنى من اين مال را با علم و هنر و خبرگى خودم به دست آوردهام و راه جمع
كردن ثروت را مىدانستم.
ولى
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: مراد اين است كه من اين مال را با علمى از خدا به دست آوردم، چون خدا در
من خيرى سراغ داشت. و خلاصه چون مىدانست من آدم خوبى هستم، و مستحق آنم كه نعمتم
بدهد، لذا آن را به من ارزانى داشت.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد اين است كه من اين مال را كه به دست آوردم، مىدانستم
كه خدا از من راضى است . ولى خواننده عزيز خود متوجه است به اينكه بيانى كه
ما در معناى جمله(ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما
أُوتِيتُهُ) آورديم با هيچ يك از اين اقوال نمىسازد.
(بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ)-
يعنى بلكه آن نعمتى كه ما به وى داديم فتنه و آزمايشى بود كه خواستيم او را به
وسيله آن نعمت بيازماييم، اما بيشترشان متوجه اين معنا نيستند.
بعضى[3]
از مفسرين گفتهاند: معناى آن اين است كه بلكه نعمت مزبور عذابى است براى
آنان .
و
بعضى[4] ديگر
گفتهاند: بلكه اين سخنى كه مىگويند، فتنهاى است براى آنان كه به خاطر
همان عقاب خواهند شد . ولى اين دو وجه و مخصوصا وجه دومى بعيد است.
(قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا
يَكْسِبُونَ فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا).
ضمير
در(قَدْ قالَهَا) به سخن قبلى ناسپاسان
برمىگردد و به اين اعتبار آن را مؤنث آورده كه مقاله و يا كلمهاى به شمار
مىرود.