responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 40

مى‌خواست ملك حقيقى و استقلال در آن را به طور مطلق از آلهه نفى كند و لازمه آن اثبات،

[معناى اينكه فرمود آلهه مشركين دعايشان را نمى‌شنوند]

و اين نفى آن است كه الهه هر چند كه چون فراعنه و نمرودها گوش هم داشته باشند باز از خود نه گوش دارند و نه استقلال در شنوايى.

(وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ)- يعنى و اگر هم بشنوند خواسته شما را برنمى‌آورند، چون قدرتى بر استجابت خواسته شما ندارند، نه قولا و نه فعلا، و اين معنا در باره بت‌ها روشن است، و اما در باره ارباب آنها؟ ايشان نيز هر قدرتى دارند، از ناحيه خداى سبحان است و خدا به احدى چنين اجازه‌اى نداده كه خواسته كسى را كه او را رب خود پنداشته برآورد، چون خداوند فرموده:(لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لَا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعاً)[1].

(وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ)- يعنى آنان روز قيامت عبادت شما را به خودتان بر مى‌گردانند، و به جاى اينكه شفاعتتان كنند، از شما بيزارى مى‌جويند. اين مضمون در سوره بقره نيز آمده مى‌فرمايد:(إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا)[2].

پس آيه شريفه در نفى استجابت آلهه، و كفر ورزيدن آنها در قيامت به شرك مشركين، در معناى آيه‌(وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ)[3]، مى‌باشد.

(وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ)- يعنى تو را از حقيقت امر، هيچ كس مانند مخبر خبير خبر نمى‌دهد. اين جمله خطاب به خصوص رسول خدا 6 است، و در حقيقت از خطاب به مشركين اعراض كرده، فهمانده كه مشركين فهم و لياقت آن را ندارند كه بيان حق به گوششان خوانده شود.

ممكن هم هست بگوييم خطاب عام است، ليكن در قالب خطاب خاص آورده شده،


[1] مسيح و هيچ يك از ملائكه مقربين( كه به زعم مشركين ارباب اصنامند) از بندگى خدا نه استنكاف دارند، و نه عار، و هر كس از بندگى او عارش آيد، خدا همه آنان را به نزد خود محشور مى‌كند.

سوره نساء، آيه 172.

[2] روزى كه متابعت شدگان از تابعان خود بيزارى مى‌جويند. سوره بقره، آيه 166.

[3] كيست گمراه‌تر از كسى كه به جاى خدا كسى را مى‌پرستد كه تا روز قيامت دعايش را مستجاب نمى‌كند؟ و از دعاى پرستندگان خود خبر ندارند، و حتى در روز قيامت هم دشمنان ايشان خواهند بود و از عبادت و پرستش آنان بيزارى خواهند جست. سوره احقاف، آيه 6.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 40
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست