نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 376
(
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ) ...(أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ )
اين آيه به نحوى به اول سوره برگشت كرده، كه مىفرمود:(إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ
بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ) و منظور از آن اين است كه كفار را به كلى از
اينكه آن جناب انعطافى بخرج دهد مايوس كند تا ديگر طمعى به او نكنند و سخنى از ترك
دعوت و سازگارى با شرك ورزيدن او به ميان نياورند، و اين معنا در اول سوره
ص و نيز در آياتى ديگر خاطرنشان شده است.
پس
گويا در آيه مورد بحث مىخواهد بفرمايد: به ايشان بگو آنچه من بر شما تلاوت كردم
كه بايد خدا را بپرستم و دين خدا را خالص كنم، هر چند خطاب در آن متوجه من است، و
ليكن بايد متوجه باشيد كه اين صرف دعوت نيست كه من فقط شنوندهاى باشم و مامور
باشم كه خطاب خدا را به شما برسانم، و خودم هيچ وظيفهاى ديگر نداشته باشم، بلكه
من نيز مانند يك يك شما مامورم او را عبادت نموده، دين را براى او خالص سازم. باز
تكليف من به همين جا خاتمه نمىيابد، بلكه مامورم كه قبل از همه شما در برابر آنچه
بر من نازل شده تسليم باشم، و به همين جهت قبل از همه شما من تسليم شدهام، و اينك
بعد از تسليم شدن خودم به شما ابلاغ مىكنم. آرى من از پروردگارم مىترسم و او را
به اخلاص مىپرستم، و به او ايمان آوردهام، چه اينكه شما ايمان بياوريد و يا
نياوريد. پس ديگر طمعى به من نداشته باشيد.
پس
اينكه فرمود:(قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ
الدِّينَ) اشاره است به اينكه آن جناب در اطاعت دستور خدا به اخلاص در دين و
داشتن دين خالص مانند ساير مردم است.
[بيان
جمله(أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ)
و اينكه پيامبر 6 نيز پيشاپيش ديگران مكلف و مامور به اسلام
و عبادت مخلصانه است]
و
جمله(وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ)
اشاره است به اينكه در امرى كه متوجه من شده زيادتى است بر امرى كه متوجه همه شده
است، و آن زيادتى عبارت از اين است كه خطاب، قبل از شما متوجه من شده، و غرض از
توجه آن به من قبل از شما اين است كه من اولين كسى باشم كه تسليم اين امر شدهام و
به آن ايمان آوردهام.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: لام در جمله لان اكون لام تعليل است، و چنين معنا
مىدهد: من به اين علت مامور شدهام كه اولين مسلم هستم، بعضى[2]
ديگر گفتهاند: لام زايد است، هم چنان كه مىبينيم در آيه(قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ)[3]
حرف لام نيامده.
[1] ( 1 و 2) تفسير منهج الصادقين، ج 8، ص 82. و روح المعانى، ج 23، ص
250.
[2] ( 1 و 2) تفسير منهج الصادقين، ج 8، ص 82. و روح المعانى، ج 23، ص
250.
[3] من مامور شدهام اولين كسى باشم كه اسلام آورده. سوره انعام،
آيه 14.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 376