نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 355
و
باء در كلمه بالحق براى ملابست است، كه معنايش چنين مىشود: ما
قرآن را به سوى تو نازل كرديم در حالى كه متلبس به جامه حق بود، پس در هر جاى از
آن كه امر به عبادت و پرستش خداى يگانه شده است، حق است. و چون حرف
باء اين معنا را به آيه مىدهد جمله (فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ) را با حرف فاء متفرع بر آن
كرد. و فهمانيده حالا كه معلوم شد قرآن متلبس به لباس حق نازل شده، پس خداى يگانه
را عبادت كن، در حالى كه دين را براى او خالص كرده باشى، براى اينكه در اين قرآن
مكرر آمده كه بايد خداى يگانه را بپرستى.
و
مراد از كلمه دين - به طورى كه از سياق برمىآيد- عبادت است. و ممكن هم
هست سنت حيات از آن اراده شود، يعنى طريقهاى كه در زندگى اجتماعى انسانى پيموده
مىشود. و مراد از عبادت همان اعمالى است كه خضوع قلبى و پرستش درونى
را مجسم و ملموس مىكند، و آن عبارت از همان طريقهاى است كه خود خداى سبحان آن را
تشريع كرده و معناى آيه اين است كه: حال كه قرآن به حق نازل شده پس عبوديت قلبى
خود را براى خدا در تمامى شؤون زندگيت با پيروى كردن از آنچه براى تو تشريع كرده
اظهار كن در حالى كه دين خود را براى او خالص سازى، و غير از آنچه خدا براى تو
تشريع كرده پيروى مكن .
(أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ) در اين جمله آنچه را در
كلمه بالحق سر بسته فرموده بود، علنى و روشن بيان مىكند، و آنچه را
در جمله(فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ) به
طور خاص بيان كرده بود تعميم مىدهد، مىفرمايد: آنچه به تو وحى كرديم كه
دين را براى خدا خالص كنى، مخصوص به شخص تو نيست، بلكه اين وظيفهاى است بر هر كس
كه اين ندا را بشنود و به خاطر اينكه جمله مورد بحث ندايى مستقل بود، لذا
اسم جلاله اللَّه را به كار برد، و با آوردن ضمير نفرمود: الا
له الدين الخالص با اينكه مقتضاى ظاهر كلام همين بود كه ضمير بياورد.
و
معناى خالص بودن دين براى خدا اين است كه: خدا عبادت آن كسى را كه فقط براى او
عبادت نمىكند نمىپذيرد، حال چه اينكه هم خدا را بپرستد و هم غير خدا را و چه
اينكه اصلا غير خدا را بپرستد.
[معناى
اينكه دين خالص براى خداست و بيان مبناى اعتقادى بت پرستان در باره عبادت ارباب و
آلهه و مقصود از اينكه آنان غير خدا را اولياء اتخاذ كردهاند]
(وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا
لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى ...) در سابق
گفتيم كه مسلك وثنيت معتقد است كه خداى سبحان بزرگتر از آن است كه ادراك انسانها
محيط بر او شود، نه عقلش مىتواند او را درك كند و نه وهم و حسش.
پس
او منزه از آن است كه ما، روى عبادت را متوجه او كنيم.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 355