responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 346

خواسته‌اش اختلاف دارد، و عين خواسته‌اش اجابت نشده. پس ناگزير معلوم مى‌شود آن روز يعنى روز وقت معلوم آخرين روزى است كه بشر به تسويلات ابليس نافرمانى خدا مى‌كند و آن قبل از روز قيامت و بعث است. و ظاهرا مراد از روز، روز معمولى نيست، بلكه مراد ظرف است، و در نتيجه اضافه شدن كلمه يوم به كلمه وقت اضافه تاكيدى است، چون گفتيم كه خود يوم هم به معناى وقت و ظرف است.

(قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ) حرف باء در بعزتك براى سوگند است ابليس به عزت خدا سوگند ياد مى‌كند كه به طور حتم تمامى ابناى بشر را اغوا مى‌كند، آن گاه مخلصين را استثنا مى‌نمايد. و مخلصين عبارتند از كسانى كه خداى تعالى آنان را براى خود خالص كرده و ديگر هيچ كس در آنان نصيبى ندارد، در نتيجه ابليس هم در آنان نصيبى ندارد.

(قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ) اين آيه پاسخى است از خداى سبحان به ابليس كه مشتمل است بر قضايى كه خدا عليه ابليس و پيروانش رانده كه به زودى همه را داخل آتش خواهد كرد.

پس كلمه فالحق مبتدايى است كه خبرش حذف شده، و يا خبرى است كه مبتدايش حذف شده است. و كلمه فاء كه در اول آن است براى ترتيب و قرار دادن جمله ما بعد است بعد از جمله ما قبل. و مراد از حق چيزى است كه مقابل باطل است، به شهادت اينكه دوباره اين كلمه را اعاده مى‌كند، و با الف و لام هم اعاده مى‌كند، و چون به طور قطع مى‌دانيم منظور از حق دومى چيزى است كه مقابل باطل است، پس مراد از اولى هم همان خواهد بود. و تقدير آيه چنين است: فالحق اقسم به لأملأن جهنم منك ... ، اين در صورتى است كه خبر حق را محذوف بدانيم، و اگر خود آن را خبر و مبتدايش را محذوف بدانيم، تقديرش چنين مى‌شود: فقولى حق ... .

و جمله و الحق اقول جمله‌اى است معترضه كه در وسط كلام اضافه شده تا بفهماند كه اين قضاء حتمى است و نيز پندار ابليس را رد كند كه پنداشته بود (أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ‌)- من از او بهترم چون از اين گفتار برمى‌آيد كه او امر خدا را كه فرموده بود براى آدم سجده كن غير حق مى‌دانسته. و از اين كه در اين جمله معترضه حق را مقدم بر اقول آورده و نيز كلمه حق را با الف و لام آورده، حصر فهميده مى‌شود، و معنايش اين است كه: من به غير حق چيزى نمى‌گويم.

و جمله‌(لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ) متن آن قضايى است كه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست