responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 342

و سپس گفته بنا بر اين كه منظور از اختصام مخاصمه و گفتگوى ملائكه در بين خودشان باشد، نه بين ايشان و خداى سبحان، در اين صورت خبر دادن خدا از اينكه‌(إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) و نيز از اينكه‌(إِنِّي خالِقٌ بَشَراً ...) حتما به توسط فرشته‌اى از فرشتگان صورت گرفته است، و همچنين خطاب خدا به آدم و ابليس به توسط فرشته مزبور بوده است و در نتيجه گفتار ملائكه به پروردگارشان، كه گفتند:(أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها ...)، و ساير گفتارهاى ايشان، كلامى بوده از ايشان به آن فرشته واسطه، آن وقت اختصام و مخاصمه در بين خود ملائكه درست مى‌شود.

و ليكن خواننده عزيز خودش متوجه هست كه هيچ يك از اين مقدمات كه اين مفسر براى اخذ نتيجه‌اى كه منظور داشت ذكر كرد، از سياق آيات استفاده نمى‌شود.

(إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ)- كلمه بشر به معناى انسان است. راغب مى‌گويد:

بشره به معناى ظاهر پوست، و أدمه به معناى باطن آن است كه به گوشت چسبيده، چون عموم اهل ادب اين طور معنا كرده‌اند آن گاه مى‌گويد: و اگر از انسان به كلمه بشر تعبير كرده، به اعتبار اين است كه در بين همه جانداران تنها آدمى است كه پر و كرك و مو و پشم ظاهر بدنش را نپوشانده، به خلاف ساير حيوانات كه يا پشم بشره آنها را پوشانده و يا كرك.

و سپس مى‌گويد: كلمه بشر هم در مفرد استعمال مى‌شود، و هم در جمع، ولى در دو نفر به صيغه تثنيه درمى‌آيد، مانند آيه‌(أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ) و در قرآن كريم هر جا از انسان به بشر تعبير شده، منظور همان جثه و هيكل و ظاهر بدن اوست [1].

و در آيه شريفه مورد بحث مبدأ خلقت آدمى گل معرفى شده، و در سوره روم مبدأ خلقتش خاك و در سوره حجر صلصالى از حمإ مسنون، و در سوره رحمان صلصالى چون فخار (سفال) آمده، و اين اختلاف در تعبير اشكالى به وجود نمى‌آورد، براى اينكه همان مبدأ واحد احوال مختلفى به خود گرفته، و در هر جاى از قرآن كريم نام يكى از آن احوال را نام برده است.

(فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ) تسويه انسان به معناى تعديل اعضاى اوست، به اينكه اعضاى بدنى او را با يكديگر تركيب و تكميل كند تا به صورت انسانى تمام عيار درآيد، و دميدن روح در آن ، عبارت است از اينكه او را موجودى زنده قرار دهد، و اگر روح دميده شده در انسان را به خود


[1] مفردات راغب، ماده بشر .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 342
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست