responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 332

خاطرات و ذكر خيرى است كه تا دنيا برقرار است از ايشان مى‌ماند، هم چنان كه ثواب آخرت هم برايشان آماده است، تا بازگشتگاه نيكى برايشان باشد.

و بنا بر اين تفسير، مراد از متقين يا فقط همان انبياى نامبرده شده هستند و يا عموم اهل تقوى خواهد بود كه انبياء هم داخل آنان هستند. و در نتيجه زمينه گفتار همان متقين هستند، و اگر در پنج آيه بعد سخنى از طاغيان به ميان آورده، از باب استطراد مى‌باشد.

ولى به نظر ما اين طور نيست، چون از ظاهر آيه برمى‌آيد كه كلمه هذا اشاره به قرآن باشد. مى‌فرمايد: قرآن ذكر است، يعنى كتابى است مشتمل بر ذكر، و در نتيجه از اين آيه به بعد، اجمال در آيه اول سوره كه مى‌فرمود:(وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ) به تفصيل بيان مى‌شود، و در اين آيات خداى سبحان دار آخرت را شرح مى‌دهد كه در آن براى متقين ثواب، و براى طاغيان عقاب آماده شده است.

(وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ)- كلمه ماب به معناى مرجع است. و اگر آن را نكره آورده به منظور تعظيم آن است. و معناى جمله روشن است.

(جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ) يعنى آن بازگشتگاه خوب، عبارت است از جنت‌هاى با استقرار و دائمى. و باز بودن درها به روى آنان، كنايه است از اينكه متقين هيچ مانعى از تنعم به نعمتهاى موجود در آن جنات ندارند، چون جنات براى آنها درست شده، و مال آنان است.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: مراد از اين جمله اين است كه: درها به روى ايشان باز است، و احتياجى نيست كه پشت در بايستند، و يا حلقه در را بكوبند، تا به رويشان باز شود.

بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: مراد اين است كه: درها بدون كليد به رويشان باز، و بدون قفل به رويشان بسته مى‌شود. و به هر حال اين آيه و چند آيه بعد در مقام بيان حسن ماب است.

(مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ) يعنى در حالى كه در آن جنات نشسته باشند، و مانند اشراف و عزيزان تكيه كرده باشند.

و منظور از جمله‌(يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ) اين است كه بفهماند اهل تقوى در بهشت حكمشان روا است، به نحوى كه بين آنان و خواسته‌هايشان واسطه‌اى نيست، مثلا، از ميوه‌هاى بهشتى كه انواعى بسيار است، هر يك را صدا بزنند خود آن ميوه و يا شراب‌


[1] ( 1 و 2) تفسير منهج الصادقين، ج 8، ص 62.

[2] ( 1 و 2) تفسير منهج الصادقين، ج 8، ص 62.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست