نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 26
همين جهت
فرموده:(اللَّهُ
الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ)،
ولى در سوره روم معنا چنين است: اين خدا است كه بادها را مىفرستد تا ابرها
را به حركت درآورند .
جمله(فَتُثِيرُ سَحاباً) عطف است بر جمله أرسل . و ضمير
در تثير به كلمه رياح برمىگردد، يعنى رياح، سحاب را به
حركت درمىآورند. و اگر در جمله تثير مطلب با صيغه مضارع اداء شده،
براى اين است كه حال گذشته را حكايت مىكند و معمولا وقتى بخواهند حال گذشته را
حكايت كنند به صيغه مضارع تعبير مىآورند.
و
كلمه تثير از مصدر اثارة است، و اثارة باب
افعال از ثار الغبار يثور ثورانا است، كه: معنايش برخاستن غبار به سوى
آسمان است زمانى كه بادها دارند ابر را به سوى آسمان مىبرند.
(فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ)- يعنى ما آن ابرها را به سوى
سرزمينى بدون گياه سوق مىدهيم،(فَأَحْيَيْنا بِهِ
الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) پس آن زمين را بعد از مردنش زنده
مىكنيم، يعنى بعد از آنكه گياهى نداشت داراى گياه مىكنيم. و نسبت زنده كردن را
به زمين دادن نسبتى است مجازى، و نسبتش را به گياه دادن نسبتى است حقيقى، خلاصه هر
چند در اثر آمدن باران گياه زنده مىشود، اما مجازا مىگويند زمين زنده شد. و
تغذيه و نمو و توليد مثل و هر عمل ديگرى كه مربوط به اين اعمال حياتى است همه
اعمالى است كه از اصل حيات سرچشمه مىگيرد.
و
به همين جهت بعثت در روز قيامت و زنده شدن مردگان را به احياى زمين تشبيه كرد، تا
بفهماند همان طور كه زمين در سال يك دوره زندگى را شروع مىكند، و در آخر مىميرد،
يعنى بعد از آنكه در زمستان از جنب و جوش افتاده بود، دوباره در بهار و تابستان
جنب و جوش خود را از سر مىگيرد و در پائيز رو به خزان مىرود، و در زمستان به كلى
از عمل مىايستد. انسانها هم همين طورند، وقتى دوران زندگىشان در زمين به سر
رسيد، و مردند دوباره در روز قيامت بعد از آنكه زنده شدند، و از قبرها درآمدند روى
زمين منتشر مىشوند، لذا فرمود(كَذلِكَ النُّشُورُ).
در
جمله(فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ)
التفاتى از غيبت به تكلم با غير به كار رفته، به اين معنا كه در جمله(اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ) خداى سبحان غايب فرض شده بود، و در
جمله فسقناه متكلم مع الغير فرض شده، و بعيد نيست نكتهاش اين باشد
كه: بعد از آنكه در جمله(اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ)
خداى سبحان خود را غايب حساب كرد، و به دنبالش عمل فرستادن رياح را به خود نسبت
داد، و عمل شخص غايب هم مثل خودش غايب است، و نيز از آنجا كه به دنبالش
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 26