نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 251
از ايمان
آوردن به خدا و توبه كردن بعد از ديدن عذاب.
از
اينجا ضعف اين گفتار روشن مىشود كه بعضى[1]
به آيه شريفه و آيه قبليش استدلال كردهاند بر اينكه منظور از جمله(وَ أَرْسَلْناهُ) ارسال بعد از بيرون شدن از شكم ماهى است، و
خلاصه يونس در آغاز مامور شده كه به سوى اهل نينوى كه مردمى بتپرست بودند
برود و يونس از آنجا كه اين ماموريت را سنگين ديد، از خانه خود بيرون آمد، ولى
مستقيم به سوى نينوى نرفت، بلكه در زمين سير مىكرد تا شايد كه خدا اين تكليف را
از او بردارد، و در ضمن گردش سوار كشتى شده و به داستان ماهى گرفتار گشت و بعد از
آنكه در بيابان افكنده شد و حالش جا آمد، بار دوم مامور شد به سوى آن مردم برود و
رفت، و مردم هم دعوتش را پذيرفتند، و خدا عذابى را كه همواره ايشان را به آن تهديد
مىكرد، از ايشان برداشت.
دليل
ضعف اين گفتار آن است كه: سياق (همانطور كه شنيدى) دلالت دارد بر اينكه منظور از
جمله(وَ أَرْسَلْناهُ) ارسال دومى
است و قبل از آن يك بار ديگر به سوى آن مردم ارسال شده بود. و نيز منظور از
جمله فامنوا ايمان بار دوم مردم است، بعد از ايمان و توبه و زندگى تا
مدتى معين هم نتيجه ايمان بار دوم ايشان بوده نه نتيجه برطرف شدن عذاب، آرى اگر
بار دوم به آن رسول بزرگوار ايمان نمىآوردند، خدا رهاشان نمىكرد، هم چنان كه
ديديم در نوبت اول هم وقتى عذاب را از ايشان برگردانيد كه ايمان آورده و توبه
كردند- دقت بفرماييد.
علاوه
بر اين آيه شريفه(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً)[2] و
آيه شريفه(وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى وَ هُوَ
مَكْظُومٌ)[3] با
گفتار آن مفسر هيچ سازشى ندارد و همچنين آيه(إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي
الْحَياةِ الدُّنْيا)، چون كشف عذاب در جايى اطلاق مىشود
كه عذاب يا واقع شده باشد، و يا مشرف به وقوع باشد.
گفتارى
در چند فصل پيرامون داستان يونس (ع)
[1-
داستان آن جناب در قرآن كريم]
1-
قرآن كريم از سرگذشت اين پيامبر و قوم او جز قسمتى را متعرض نشده. در سوره