responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 242

تكذيب نمودند، و آن اكثريت براى عذاب احضار خواهند شد.

و در سوره انعام آيه 85 در باره آن جناب همان مدحى را كرده كه در باره عموم انبيا (ع) كرده، و در سوره مورد بحث علاوه بر آن او را از مؤمنين و محسنين خوانده، و به او سلام فرستاده، البته گفتيم در صورتى كه كلمه مذكور بنا بر قرائت مشهور ال ياسين باشد 2- حال ببينيم در احاديث در باره آن جناب چه آمده؟ احاديثى كه در باره آن جناب در دست است، مانند ساير رواياتى كه در باره داستانهاى انبيا (ع) هست، و عجايبى از تاريخ آنان نقل مى‌كند، بسيار مختلف و ناجور است نظير حديثى كه ابن مسعود آن را روايت كرده مى‌گويد: الياس همان ادريس است‌[1]. يا آن روايت ديگر كه ابن عباس از رسول خدا 6 آورده كه فرمود: الياس همان خضر است‌[2]. و آن روايتى كه از وهب و كعب الاحبار و غير آن دو رسيده كه گفته‌اند: الياس هنوز زنده است، و تا نفخه اول صور زنده خواهد بود[3].

و نيز از وهب نقل شده كه گفته: الياس از خدا درخواست كرد: او را از شر قومش نجات دهد و خداى تعالى جنبنده‌اى به شكل اسب و به رنگ آتش فرستاد، الياس روى آن پريد، و آن اسب او را برد. پس خداى تعالى پر و بال و نورانيتى به او داد و لذت خوردن و نوشيدن را هم از او گرفت، در نتيجه مانند ملائكه شد و در بين آنان قرار گرفت‌[4].

باز از كعب الاحبار رسيده كه گفت: الياس دادرس گمشدگان در كوه و صحرا است، و او همان كسى است كه خدا او را ذو النون خوانده، و از حسن رسيده كه گفت:

الياس موكل بر بيابانها، و خضر موكل بر كوه‌ها است، و از انس رسيده كه گفت: الياس رسول خدا 6 را در بعضى از سفرهايش ديدار كرد و با هم نشستند و گفتگو كردند. سپس سفره‌اى از آسمان بر آن دو نازل شد. از آن مائده خوردند و به من هم خورانيدند، آن گاه الياس از من و از رسول خدا 6 خدا حافظى كرد. سپس او را ديدم كه بر بالاى ابرها به طرف آسمان مى‌رفت. و احاديثى ديگر از اين قبيل، كه سيوطى آنها را در تفسير الدر المنثور در ذيل آيات اين داستان آورده‌[5].

و در بعضى از احاديث شيعه آمده كه امام (ع) فرمود: او زنده و جاودان است‌[6]. و ليكن اين روايات هم ضعيف هستند و با ظاهر آيات اين قصه نمى‌سازند.


[1] الدر المنثور، ج 5، ص 285.

[2] ( 2 و 3 و 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 286.

[3] ( 2 و 3 و 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 286.

[4] ( 2 و 3 و 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 286.

[5] ( 2 و 3 و 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 286.

[6] به نقل از قصص الانبياء.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست