نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 209
(فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ)- كلمه سواء به معناى وسط است،
و سواء الطريق هم به معناى وسط راه است و معناى جمله مورد بحث اين است
كه: خود آن گوينده به جهنم مشرف مىشود، و رفيق خود را در وسط آتش مىبيند.
(قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ)-
كلمه ان در اينجا مخفف كلمه ان- به درستى كه مىباشد. و
كلمه تردين از ماده ارداء است كه به معناى ساقط شدن از
مكانى بلند، چون قله كوه مىباشد، و اين عبارت كنايه از هلاكت است. و معناى جمله
اين است كه: به خدا سوگند مىخورم كه نزديك بود تو مرا هم مثل خودت هلاك كنى و
بدينجا ساقط سازى كه خودت سقوط كردى.
(وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ)-
منظور از نعمت در اينجا توفيق و هدايت و دستگيرى خداست. و كلمه
محضرين از احضار است كه به معناى جلب كردن مجرم براى شكنجه و
عذاب است. در مجمع البيان مىگويد: كلمه احضار اگر مطلق استعمال
شود، جز به معناى احضار براى شر و عذاب نمىآيد [1].
و
معناى جمله مورد بحث اين است كه: اگر توفيق پروردگارم دستگيرم نمىشد، و اگر خدا
هدايتم نكرده بود، من نيز مثل تو از آنهايى بودم كه براى عذاب احضار شدند.
(أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ
بِمُعَذَّبِينَ) - اين استفهام براى تقرير آميخته با تعجب است. و مراد از
موت اول مرگ دنيوى است، نه مرگ عالم برزخ كه آيه شريفه(رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ)[2]
دلالت بر آن دارد، زيرا در آيه مورد بحث به آن اعتنا نشده، چون منكرين معاد، مرگ
دنيايى را فنا و نابودى مىپنداشتند و اعتقادى به مردن در برزخ نداشتند.
و
معناى آيه با در نظر گرفتن جزئياتى كه در كلام حذف شده اين است كه: سپس همان
گوينده به خودش و به رفقايش برگشته و با تعجب مىگويد: آيا راستى ما براى هميشه در
بهشت متنعم هستيم؟ و ديگر مرگى نداريم، مرگ ما همان يك بارى بود كه در دنيا داشتيم
و آيا راستى ديگر ما عذاب نخواهيم ديد؟
صاحب
مجمع البيان مىگويد: منظورشان از اين پرسش محقق كردن مطلب است، نه اينكه در مساله
دچار شك و ترديد شده باشند، و بدين جهت اين سخن را مىگويند كه در گفتن آن سرور و
فرحى مجدد و دو چندان هست، هر چند كه علم به اين معنا دارند كه: در