نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 200
شدند، ديگر
كبرى برايشان نمانده تا تكبر كنند خود دليل است بر اينكه: مراد از
جمله ما لكم لا تناصرون اين است كه چرا از اطاعت حق استكبار نمىكنيد،
همان طور كه در دنيا استكبار مىكرديد.
پس
در حقيقت سؤال از يارى نكردن آنان يكديگر را در قيامت، سؤال از سبب استكبارى است
كه در دنيا داشتند، پس با اين بيان روشن گرديد كه مورد بازخواست، عبارت است از هر
حقى كه در دنيا از آن روى گردانيدهاند، چه اعتقاد حق و چه عمل حق و صالح، و اين
روگردانى آنان به دو جهت بوده: يكى كبر ورزيدن، و يكى هم پشتگرمى به داشتن ياران
و كمككاران.
[اعتراض
كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جواب رؤساى
كفر به پيروان خود]
(
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ) ...(إِنَّا كُنَّا غاوِينَ ) اين شش آيه حكايت مخاصمه تابعين و
متبوعين است كه در روز قيامت با يكديگر دارند، و اگر از اين مخاصمه تعبير به
تسائل- پرسش طرفينى كرده، از اين جهت است كه مخاصمه آنان در معناى اين است
كه به عنوان ملامت و عتاب، اين عده از آن عده مىپرسند كه شما متبوعين و رؤسا چرا
ما را به كفر كشانديد و آن عده در پاسخ مىگويند: شما چرا به حرف ما گوش داديد،
مگر ما شما را مجبور كرديم؟
پس
در جمله(وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ)
بعض اول عبارتند از: اعتراض كنندگان و بعض دوم عبارتند از:
اعتراض شدگان، چون سياق تساؤل در مقام مخاصمه اين معنا را افاده
مىكند. و كلمه تسائل به معناى تخاصم است.
و
جمله(قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ
الْيَمِينِ) معنايش اين است كه شما خود را خيرخواه ما معرفى مىكرديد. و استعمال
كلمه يمين در اين معنا شايع است، از آن جمله قرآن كريم مىفرمايد:(وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ)[1].
و
معناى آيه مورد بحث اين است كه: تابعين دنبال رو، به رؤسا و متبوعين اعتراض
مىكنند كه شما آنچه را به ما مىگفتيد عنوان خير و سعادت به آن مىداديد، و در
نتيجه بين ما و خير و سعادتمان حايل مىشديد و ما گمراه شديم.
بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: مراد از كلمه يمين دين است . و اين
گفتار به وجه قبلى نزديك است. بعضى[3] ديگر
گفتهاند: مراد از يمين قهر و غلبه و نيرومندى است