نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 189
شيعه، از
امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود امير المؤمنين (ع) فرموده:
اين
ستارگان كه در آسمان است، شهرهايى است مانند شهرهايى كه در زمين است ...[1].
باز
در همان كتاب در روايت ابى الجارود، از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرموده:(عَذابٌ واصِبٌ) يعنى عذاب دائم و دردناك كه دردش تا دلها مىرسد[2].
و
باز در همان كتاب از رسول اللَّه 6 نقل كرده كه در داستان معراج فرمود: پس
جبرئيل بالا رفت و من نيز با او بالا رفتم، تا رسيدم به آسمان دنيا، بر روى آن
آسمان فرشتهاى ديدم كه او را اسماعيل مىگفتند، و او همان صاحب خطفه است كه خداى
عز و جل در بارهاش فرموده:(إِلَّا مَنْ خَطِفَ
الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ) و زير
فرمان آن هفتاد هزار فرشتهاند كه زير فرمان هر فرشته هفتاد هزار فرشته ديگرند ...[3].
مؤلف:
اينگونه روايات در اين باب بسيار زياد است كه: ما بعضى از آنها را در تفسير آيه(إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ)[4]
نقل كرديم و بعضى ديگر از آنها را ان شاء اللَّه تعالى در تفسير دو سوره ملك و جن
ايراد خواهيم كرد.
در
نهج البلاغه است كه: خداى تعالى از تمامى روى زمين، چه زمين سخت، و چه سهلش، چه
زمين صالح و چه شورهزارش، خاكى برگرفت و آن را با آب درآميخت، تا وقتى كه خالص
گشت، و آن گاه آن را با شبنمى تر كرد، تا چسبنده شد[5].