responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 183

است. مى‌خواهد بفرمايد به آنچه ذكر شد سوگند كه معبود شما انسانها يكى است و اين كلامى است كه دليل خود را همراه دارد، كه توضيح آن خواهد آمد.

(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ) اين جمله يا خبر دوم است براى كلمه ان و معنايش اين است كه: به درستى معبود شما يكى است و معبود شما پروردگار آسمانها و زمين است ، و يا خبر است براى مبتدايى حذف شده، و تقديرش هو رب السماوات است، و يا اصلا خبر نيست بلكه بدل است از كلمه واحد .

توضيح اينكه گفتيم آيه شريفه كلامى است كه دليل خود را همراه دارد اين است كه: خود اوصاف صافات و زاجرات و تاليات اشعار دارند بر اينكه اله همه يكى است، هم چنان كه خصوصيت و چگونگى سوگند نيز اشعار دارد بر اينكه آن معبود واحد رب آسمانها و زمين و موجودات بين آن دو است.

پس گويا فرموده: به درستى اله شما يكى است، به دليل اينكه ملاك در الوهيت اله و معبود به حق بودن او اين است كه: او رب و مدبر امر عالم باشد كه خود شما هم به اين مطلب اعتراف داريد و خدا هم رب و مدبر آسمانها و زمين و موجودات بين آن دو است، كه در همه آنها دخل و تصرف مى‌كند. پس معبود به حق در همه عالم اوست. و چگونه نباشد؟ با اينكه او براى اينكه وحى خود را به پيامبرش برساند، در آسمانها تصرف مى‌كند، و در ساكنان آسمان حكم مى‌راند و ملائكه صافات در بين آسمان و زمين كه محل رخنه شيطانهاست، صف مى‌بندند و آنها را از مداخله در كار وحى منع مى‌كنند، و اين خود تصرف اوست در بين آسمان و زمين و هم در شيطانها.

و آن فرشتگان، وحى را بر پيغمبر وى تلاوت مى‌كنند، و اين تلاوت، خود تكميل مردم و تربيت آنان است حالا چه تصديق بكنند و چه تكذيب. پس در وحى به تنهايى هم تصرف در عالم آسمانها است، و هم تصرف در زمين و موجودات بين آن دو، و چون چنين است، پس خدا به تنهايى رب تمامى عالم و مدبر امور آن است، و در نتيجه معبود واحد هم اوست.

و منظور از كلمه مشارق نقطه‌هايى از افق‌هايى است كه خورشيد در فصول چهارگانه از آن نقطه‌ها طلوع مى‌كند، البته احتمال اين معنى هست كه مراد از مشارق مشرقهاى خصوص خورشيد نباشد، بلكه مشرقهاى مطلق ستارگان و يا مطلق مشارق باشد. و اگر نامى از مغربها نياورد و تنها مشرقها را نام برد، به خاطر مناسبتى بود كه مشرق با طلوع وحى از آسمان به وسيله ملائكه داشت، هم چنان كه در جاى ديگر وحى را به طلوع تشبيه كرده، و فرموده: و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 183
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست