نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 18
[استدلال
بر يگانگى خدا در ربوبيت، با بيان اينكه فقط او خالق است]
(يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ
غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ...)
بعد از آنكه در آيه سابق اعطا و منع را مختص به خداى تعالى كرد، و فرمود: كسى در
اين كار شريك خدا نيست، اينك در اين آيه بر يگانگى خدا در ربوبيت استدلال مىكند.
و
بيان استدلال چنين است كه اله و معبود تنها بدين جهت معبود است كه داراى ربوبيت
است، و معناى ربوبيت اين است كه مالك تدبير امور مردم، و همه موجودات باشد. و آن
كسى كه مالك تدبير امور خلق است، و اين نعمتها را كه مردم و غير مردم در آن
غوطهورند، و از آن ارتزاق مىكنند، در اختيارشان قرار مىدهد، خداى تعالى است، نه
اين آلههاى كه مردم اله خود گرفتهاند، چون پديد آورنده آن نعمتها، و
نعمتخواران، خدا است، و خلقت هم منفك از تدبير نيست- پس هرگز ممكن نيست كه خدا از
تدبير منفك باشد- بنا بر اين، تنها خداى سبحان اله شماست، و هيچ اله ديگرى جز او
نيست، چون او پروردگار شماست، و با اين نعمتها كه در آن غوطهوريد امر شما را
تدبير مىكند، و دليل اينكه به خاطر اين نعمتها رب و مدبر شماست، اين است كه پديد
آورنده و خالق نعمتها او است، و نيز خالق آن نظامى كه در اين نعمتها جريان دارد
او است.
با
اين بيانى كه براى حجت مزبور ذكر شد، روشن مىشود كه مخاطب در آيه شريفه وثنىها و
غير وثنىها مىباشند كه براى خدا شريك قائل شدهاند، و در جمله(اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ) مراد
از ذكر ورد زبانى نيست، بلكه مقابل نسيان، و به معناى ياد داشتن است.
و
مراد از رزق در جمله(هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ
اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) هر چيزى
است كه بقاى هستى مرزوق را امتداد مىدهد، كه مبدأ آن آسمان و زمين است، آسمان با
اشعه اجرام نورانى و با بارانهايش، و زمين با گرفتن آن اشعه و آن بارانها و
رويانيدن گياه و حيوان و ساير پديدههايش و نيز با اين تقرير روشن مىشود كه در
آيه شريفه، ايجاز (مختصر گويى) لطيفى به كار رفته، چون اولا رحمتى را كه در آيه
قبلى بود، برداشته به جايش در اين آيه كلمه نعمت آورده، و ثانيا همين كلمه نعمت را
مبدل به رزق كرده.
و
با اينكه مقتضاى سياق دو آيه اين بود كه بفرمايد: هل من رازق و يا
بفرمايد هل من منعم ، و يا هل من راحم هيچ يك از اين
تعبيرها را نفرمود، و به جاى همه آنها فرمود:
(هَلْ مِنْ خالِقٍ) تا اشاره باشد به برهان دوم، برهانى كه خصومت و
لجاجت را از بين مىبرد، چون مشركين تدبير عالم را كار آلهه خود مىدانستند، و
مىگفتند اين آلهه هستند كه به اذن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 18