responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 171

و قضا و اراده در خداى تعالى يك چيز است، براى اينكه اراده از صفات فعل و خارج از ذات خداى تعالى است، و از مقام فعل او انتزاع مى‌شود، و معنايش اين است كه: هر چيز موجود را كه در رابطه با اراده خداى سبحان فرض كنيم طورى است كه هيچ چاره‌اى جز هست شدن ندارد. پس معناى جمله اذا اردناه اين است كه: وقتى چيزى در موقف تعلق اراده خدا قرار بگيرد، شان خدا اين است كه به آن چيز بگويد باش و آن هم موجود شود.

و جمله‌(أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ) خبر است براى كلمه‌(إِنَّما أَمْرُهُ) و معنايش اين است كه:

خداوند آن چيز را با كلمه كن مورد خطاب قرار مى‌دهد و اين هم واضح است كه در اين ميان لفظى كه خدا به آن تلفظ كند در كار نيست، و گر نه تسلسل لازم مى‌آيد، براى اينكه خود لفظ هم چيزى است كه بعد از اراده كردن، تلفظ ديگرى مى‌خواهد باز آن تلفظ هم چيزى از چيزها است كه محتاج به اراده و تلفظ ديگرى است.

و نيز در اين ميان مخاطبى هم كه داراى گوش باشد و خطاب را با دو گوش خود بشنود و از در امتثال موجود شود، در كار نيست، براى اينكه اگر مخاطب وجود داشته باشد، ديگر احتياج به ايجاد ندارد. پس كلام در آيه مورد بحث كلامى است تمثيلى، مى‌خواهد بفرمايد: افاضه وجود، از ناحيه خدا به هر چيزى كه موجود مى‌شود، به جز ذات متعالى خدا به هيچ چيز ديگر احتياج ندارد، و چون ذات خداوندى اراده كند هستى آن را، بدون تخلف و درنگ موجود مى‌شود.

با اين بيان، فساد گفتار بعضى‌[1] از مفسرين به خوبى روشن مى‌گردد، كه گفته‌اند:

از ظاهر آيه برمى‌آيد كه در ايجاد هر موجودى لفظى در كار است، و آن لفظ كن است كه خدا آن را مى‌گويد، و آن موجود هستى به خود مى‌گيرد و بيشتر مفسرين سلف هم همين را گفته‌اند، و چون شؤون خداى تعالى ما وراى فهم بشرى است، لذا توصيه مى‌كنيم كه اصلا در اين مقوله سخنى نگوييد و خصومت نكنيد .

وجه فساد آن اين است كه: درست است كه شؤون خداى تعالى ما وراى فهم بشرى است، و ليكن اين حقيقت نبايد باعث شود كه به كلى حجت‌هاى عقلى و قطعى باطل گردد، براى اينكه اگر بنا باشد حجت‌هاى عقلى بى‌اعتبار شود، ديگر اعتبارى براى اصول معارف دينى باقى نمى‌ماند و راهى نداريم براى اينكه به دست بياوريم كه قرآن كتابى آسمانى است، و معارفى كه آورده همه صحيح و درست است. آيا جز اين است كه اين مطالب همه با


[1] تفسير روح المعانى، ج 23، ص 56.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست