نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 130
مقارنه دو
چيز با هم، و نوعى تالف و تركب، از لوازم مفهوم زوجيت است، و بنا بر معانى كه
كردهاند، نه مقارنتى در كار است، و نه تالف و تركبى.
راغب
مىگويد: به هر يك از دو قرين يعنى هم نر و هم ماده، در حيوانات زوج
مىگويند، و در غير حيوانات هم به قرين، زوج گفته مىشود، مثلا مىگويند يك جفت
چكمه، يك جفت دمپايى (يك جفت قالى) و امثال آن، و نيز به هر چيزى كه با مماثل و
يا با ضد خودش جمع شده باشد، زوج مىگويند، سپس مىگويد: خداى تعالى كه فرموده:
خلقنا زوجين اين معنا را بيان كرده كه تمامى آنچه در عالم است زوج است، چون
يا ضدى دارد كه گفتيم ضد هر چيزى را هم زوج مىگويند، و يا مثلى دارد كه آن نيز
زوج است، و يا با چيزى تركيب يافته كه تركيب هم خود نوعى زوجيت است، بلكه اصلا در
عالم چيزى نيست كه به هيچ وجه تركيب در آن نباشد [1].
و
بنا به گفته او زوجيت زوج عبارت است از اينكه در وجود يافتن محتاج به تالف و تركب
باشد، به همين جهت به هر يك از دو قرين البته از آن جهت كه قرين است زوج مىگويند،
مثلا به يك يك دو عدد قالى كه قرين همند زوج مىگويند، چون احتياج به آن لنگه
ديگرش دارد، و نيز به هر دو قرين زوج مىگويند، به خاطر اينكه در جفت بودن هر دو
محتاج همند. پس زوج بودن اشياء عبارت شد از مقارنه بعضى با بعضى ديگر براى نتيجه
دادن يك شىء سوم، و يا براى اينكه از تركيب دو چيز درست شده.
[مراد
از بيرون كشيدن روز از شب(وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ
نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ)]
(وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ
مُظْلِمُونَ) اين آيه شريفه آيتى ديگر از آيتهاى داله بر ربوبيت خدا را ذكر مىكند،
آيتهايى كه دلالت دارد بر وجود تدبيرى عام آسمانى، براى پديد آمدن عالم انسانى، و
اين آيت را در خلال چهار آيه بيان فرموده است.
و
در اين معنا هيچ شكى نيست كه: آيه شريفه مىخواهد به پديد آمدن ناگهانى شب به
دنبال روز اشاره كند، و كلمه نسلخ از مصدر سلخ است كه به
معناى بيرون كشيدن است، به همين جهت با كلمه من متعدى شده، چون، اگر
به معناى كندن بود، هم چنان كه در عبارت سلخت الاهاب عن الشاة- پوست را از
گوسفند كندم به اين معنا است (و به همين جهت كسى را كه شغلش اين كار است
سلاخ مىگويند)، مىبايستى در آيه مورد بحث هم با كلمه عن متعدى شده
باشد، پس از اينكه با كلمه من متعدى شده مىفهميم