responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 119

(وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ) لفظ ان در اينجا حرف نفى است. و كلمه كل مبتدا و تنوينش عوض از مضاف اليه است. و كلمه لما به معناى الا است. و كلمه جميع به معناى مجموع است. و لدينا ظرفى است متعلق به همان مجموع. و كلمه محضرون خبرى است بعد از خبر، كه همان جميع باشد. بعضى‌[1] هم احتمال داده‌اند صفت جميع باشد.

به هر حال معنا اين است كه: بدون استثناء همه‌شان دسته جمعى در روز قيامت براى حساب و جزا نزد ما حاضر خواهند شد. بنا بر اين آيه شريفه در معناى آيه (ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ) [2] مى‌باشد.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره داستان فرستادگان عيسى (ع) و مؤمنى كه مردم را به پيروى آن رسولان دعوت كرد و ...)]

در مجمع البيان مى‌گويد: نقل مى‌كنند كه عيسى (ع) دو نفر از حواريين را به عنوان رسول به شهر انطاكيه گسيل داشت، اين دو نفر وقتى به نزديكى‌هاى شهر رسيدند، پير مردى را ديدند كه چند گوسفند خود را مى‌چرانيد، و اين پير مرد همان حبيب صاحب داستان سوره يس است- رسولان عيسى (ع) بر او سلام كردند، پير مرد از آن دو پرسيد: شما كى هستيد؟ گفتند: ما رسولان عيساييم، آمده‌ايم شما اهل شهر را دعوت كنيم به اينكه از پرستش بت‌ها دست برداشته، خداى رحمان را بپرستيد.

پير مرد پرسيد آيا با شما معجزه‌اى هم هست؟ گفتند: آرى ما بيماران را شفا مى‌دهيم، و كورى و برص را بهبودى مى‌بخشيم، پير مرد گفت: من پسرى دارم كه سالها بسترى و مريض است، رسولان گفتند: ما را به منزلت نزد او ببر، تا از حال او مطلع شويم، پير مرد رسولان را به خانه برد. رسولان دست بر بدن او كشيدند، در دم شفا يافته به اذن خدا در حالى كه صحيح و سالم بود از بستر برخاست، اين خبر در شهر پيچيد، و خداوند به دست آن دو جمع كثيرى از بيماران را شفا داد.

مردم انطاكيه پادشاهى داشتند كه بت مى‌پرستيد، چون خبر رسولان به گوش او رسيد


[1] تفسير فخر رازى، ج 26، ص 65.

[2] آن روز، روزى است كه مردم در آن جمع خواهند شد. و آن روزى است مشهود. سوره هود، آيه 103.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست