نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 118
(يا
حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ
يَسْتَهْزِؤُنَ) يعنى اى
حسرت و ندامت بر بندگان. و اين تعبير بليغتر از آن است كه ندامت را براى آنان
اثبات كند، مثلا بفرمايد: مردم قريه دچار ندامت و حسرت شدند. و اما سبب حسرت و
اينكه چرا دچار آن شدند، در جمله(ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ ...) آمده و مىفرمايد: به علت اين دچار حسرت شدند كه هر چه رسول به
سويشان آمد، به استهزايش پرداختند .
از
اين سياق به خوبى برمىآيد كه مراد از عباد ، عموم مردم است، و خواسته
حسرت را بر آنان تاكيد كند، مىفرمايد: چه حسرتى بالاتر از اين كه اينان بنده
بودند و دعوت مولاى خود را رد كرده تمرد نمودند، و معلوم است كه رد دعوت مولا
شنيعتر است از رد دعوت غير مولا و تمرد از نصيحت خيرخواهان ديگر.
با
اين بيان بىپايگى تفسير آن مفسرى[1] كه
گفته: مراد از عباد رسولان خدا، و يا ملائكه و يا هر دو
است ، روشن مىشود، و همچنين بىپايگى اين گفتار كه مفسرى[2]
ديگر گفته كه: در جمله(يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ...) هر
چند منظور از عباد مردمند و ليكن كلام مزبور سخن خداى تعالى نيست،
بلكه دنباله سخن آن مرد است . پس معلوم شد كه جمله مذكور كلامى است از خداى
تعالى نه دنباله سخن آن مرد.
(أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ
لا يَرْجِعُونَ) در اين جمله همان كسانى را كه در جمله قبل عليه
ايشان به حسرت ندا مىشد توبيخ مىكند. و كلمه من القرون بيان
كلمه كم است، و قرون جمع قرن است، كه به
معناى مردمى است كه در يك عصر زندگى كنند.
و
جمله (أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ) بيان
جمله(كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ)
است، و ضمير جمع اولى به قرون، و دومى و سومى به عباد برمىگردد.
و
معناى آيه اين است كه: آيا از بسيارى هلاك شدگان عبرت نمىگيرند كه در قرون گذشته
به امر خدا هلاك شدند؟ و به اخذ الهى ماخوذ گشتند، و ديگر به عيش و نوش در دنيا
بازنخواهند گشت؟
مفسرين
در مرجع ضميرها، و نيز در معناى آيه اقوال ديگرى دارند كه چون از فهم دور است
متعرض آنها نمىشويم.