نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 108
بلكه تنها
از آن رسولان حكايت كرده كه به قوم خود گفتند: ما فرستاده خدا به سوى شما و مامور
تبليغ رسالت او هستيم، و جز اين شانى نداريم و احتياجى نداريم به اينكه ما را
تصديق بكنيد و به ما ايمان بياوريد، تنها براى ما اين كافى است كه: خدا مىداند كه
ما فرستاده او هستيم و ما به بيش از اين هم احتياج نداريم.
پس
در جمله(قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ
لَمُرْسَلُونَ) رسولان از رسالت خود خبر مىدهند، و كلام خود را
با حرف ان- به درستى كه و حرف لام- هر آينه تاكيد
كردهاند، و نيز به منظور تاكيد كلام خود، پروردگار خود را شاهد گرفتهاند
كه ربنا يعلم- پروردگار ما مىداند .
و
جمله(رَبُّنا يَعْلَمُ) معترضه و
به منزله سوگند است، و به آيه چنين معنا مىدهد: ما فرستادگان به سوى شماييم، و در
ادعاى رسالت صادقيم، و اين دليل ما را بس كه خدايى كه ما را به سوى شما فرستاده
خود شاهد اين مدعاى ماست، و ديگر ما حاجتى نداريم به اينكه شما هم ما را تصديق
بكنيد، و از تصديق شما سودى عايد ما نمىشود، تا در صدد جلب تصديق شما برآييم،
بلكه آنچه براى ما مهم است اين است كه: رسالت خود را انجام بدهيم و حجت تمام شود.
(وَ ما عَلَيْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ)-
كلمه بلاغ به معناى تبليغ است و مراد از آن، تبليغ رسالت است، و معناى
جمله اين است كه: ما مامور نشدهايم مگر تنها به اينكه رسالت خدا را به شما ابلاغ
كنيم و حجت را تمام نماييم.
(قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ
لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ) 4 گويندگان
اين سخن مردم قريهاند، و روى سخنشان با رسولان است. و كلمه تطيرنا از
مصدر تطير است كه به معناى شوم دانستن و فال بد زدن به چيزى است، و اينكه
گفتند: اگر دست از حرفهايتان برنداريد شما را سنگسار مىكنيم و عذابى دردناك
به شما خواهد رسيد تهديد رسولان است از سوى مردم.
و
معناى آيه اين است كه: مردم قريه به رسولان گفتند: ما شما را بد قدم و شوم
مىدانيم، و سوگند مىخوريم كه اگر دست از سخنان خود برنداريد و تبليغات خود را
ترك نكنيد و هم چنان به كار دعوت بپردازيد، ما شما را سنگباران مىكنيم، و از ما
به شما عذابى دردناك خواهد رسيد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 108