responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 71

كار رفته، چون مقام، دلالت بر معنا داشت.

(وَ ما كُنْتَ ثاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ، تَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا، وَ لكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ) كلمه ثاوى به معناى مقيم (كسى كه در جايى مسكن و اقامت كند) مى‌باشد. و ضمير در عليهم به مشركين مكه برمى‌گردد، آنان كه رسول خدا 6 آيات خدا را، كه داستان موسى در مدين را حكايت مى‌كند، بر آنان مى‌خواند.

(وَ لكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ)- اين جمله استدراك از نفى در اول آيه است، همانطور كه جمله‌(وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا ...) نيز استدراك از آن بود، و معناى استدراك دومى اين است كه: تو اى محمد 6 در ميان اهل مدين يعنى شعيب و قوم او نبودى، و آنچه بر موسى در مدين گذشت ناظر نبودى، كه اينك آيات ما را كه بيانگر داستان او در آنجاست بر مشركين بخوانى، و ليكن ماييم كه تو را به سوى قومت فرستاديم، و اين آيات را بر تو نازل كرديم تا بر آنان بخوانى.

(وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَيْنا وَ لكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ...) با توجه به ظاهر مقابله اين آيه با آيه قبلى كه فرمود:(وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا ...) اين است كه: مراد از اين نداء همان ندايى است كه از آن درخت، در شبى كه موسى از دور آتشى را در طور ديد، برخاست.

(وَ لكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ...)- اين جمله نيز استدراك از همان نفى سابق است، و ظاهرا كلمه رحمة مفعول له است، (يعنى براى رحمت)، و اگر در اين جمله از سياق سابق كه خدا در آن به عنوان متكلم مع الغير ما نامبرده مى‌شد، به سياق غيبت (پروردگارت) بر گشت شده، براى اين است كه به كمال عنايت خدا به آن جناب دلالت كند.

(لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ)- ظاهرا مراد از اين قوم اهل عصر رسول خدا 6 است، و يا هم ايشان است و هم پدران نزديك ايشان، چون عرب قبل از آن جناب نيز پيامبرانى چون هود، صالح، شعيب، و اسماعيل (ع) داشت.

و معنايش اين است كه: تو در جانب طور نبودى، كه ما به موسى نداء كرديم، و با وى سخن گفتيم، و او را براى رسالت برگزيديم، تا بتوانى اين ماجرا را به مردم معاصر خودت خبر دهى، خبر دادن كسى كه خودش حاضر و ناظر بوده باشد، و ليكن به خاطر آن رحمتى كه از ما به تو شد، آن را به تو خبر داديم تا با نقل آن، مردمى را كه قبل از تو نذيرى نداشتند، انذار كنى براى اين كه متذكر شوند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست