responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 577

ضعفاء به ايشان زدند- كه شما ما را مجبور كرديد- به اينكه‌(أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ) آيا ما شما را از ايمان باز داشتيم؟ مانع شديم‌(عَنِ الْهُدى‌ بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ) از اينكه هدايت را بعد از آنكه به وسيله دعوت نبوى در اختيارتان قرار گرفت بپذيريد؟ حاشا زيرا بهترين دليل بر اينكه ما شما را مجبور نكرديم، و بين شما و ايمان حائل نشديم، اين است كه شما در ايمان و كفر مختار بوديد،(بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ) بلكه خودتان مجرم بوديد، و مى‌خواستيد بر جرم خود ادامه دهيد، و به همين جهت جرم خود را تا مرز كفر كشانديد، و با اينكه هدايت الهى در اختيارتان قرار گرفت، زير بار نرفتيد، بدون اينكه از ناحيه ما مجبور شده باشيد، پس كفر شما مستند به خود شماست، و ما براى از آنيم.

(وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا)- اين جمله حكايت كلام ضعفاست كه در رد دفاعيه مستكبرين گفتند:(بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ) نه، شما بى تقصير نيستيد، چون نقشه‌هاى پى‌گير، و مكر شبانه روزى شما ما را به كفر واداشت، اذ چون شما همواره‌(تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً) به ما دستور مى‌داديد به خدا كفر بورزيم، و براى او انداد و امثالى از آلهه دروغى قائل شويم، يعنى شما در دنيا به طور دائم و شبانه‌روزى نقشه مى‌ريختيد، براى اينكه ما را ضعيف كنيد و بر ما فرمانروا باشيد و ما را واداريد كه خواسته‌هاى شما را اطاعت كنيم و ايمان آوريم، لذا ناچار بوديم بر اينكه سر در اطاعت نهيم و كافر و مشرك شويم چون شما كفر و شرك را از ما مى‌خواستيد، و مگر اجبار غير از اين است؟

[دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت روز كشف اسرار است، از باب ظهور ملكات رذيله و عادات بد نفسانى است‌]

و اسروا - و پنهان داشتند:(النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ) ندامت خود را چون عذاب را ديدند، و فهميدند كه ديگر راه فرارى ندارند. و اين پنهان كارى در آن روز با اينكه روز قيامت روزى است كه همه پنهانيها و اسرار بيرون مى‌افتد، و روزى است كه (يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفى‌ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْ‌ءٌ)- چيزى از اسرار مردم بر خدا پوشيده نمى‌ماند [1] نظير دروغگوييشان و انكار شركشان است، و نيز نظير قسم دروغ خوردنشان است، كه در قيامت همه اينها از آنان سر مى‌زند، و اين از باب ظهور ملكات رذيله است، كه در نفوس آنها ريشه دوانده، از آنجايى كه در دنيا همواره ندامت خود را از ترس شماتت دشمنان پنهان مى‌داشتند، اين پنهان‌كارى براى آنان عادت شده، لذا در قيامت هم با اينكه روز بروز و ظهور نهانى‌ها است، و روز(تُبْلَى السَّرائِرُ) برون افتادن اسرار از پرده‌ها است، مع ذلك دست از عادت دنيايى خود بر نمى‌دارند، و به مقتضاى ملكه دروغگويى باز دروغ مى‌گويند با اينكه مى‌دانند كه‌


[1] سوره غافر، آيه 16.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 577
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست